بایگانی برچسب: s

آموزه هشتم: آزادگی

شعر این درس، به شیوۀ داستانی خوانده می­ شود. خواندن این گونه متن­ها معمولاً با آهنگ نرم و کشش آوایی همراه است. بنابراین لحن خوانندۀ آن باید به گونه‌ای باشد که میل و رغبت شنونده را به شنیدن ادامۀ آن برانگیزاند و شوقی همراه با انتظار در ذهن و روح پدید آورد.

آموزه هشتم: آزادگی

۱- خارکش پیری با دلق درشت / پشته خار همی‌برد به پشت

قلمرو زبانی: خارکش پیری: پیری خارکش (ترکیب وصفی وارون) / دلق: نوعی جامۀ پشمین که فقیران می‌پوشند./ درشت: زبر و زمخت / پشته: دسته / خار: (هم آوا: خوار: فرومایه)/ قلمرو ادبی: قالب: مثنوی / واج آرایی: «ش»

بازگردانی: پیر خارکشی که تن‌پوش زمختی داشت، دسته خاری را به پشت می‌برد.

۲- لنگ لنگان قدمی برمی‌داشت / هر قدم دانه شکری می‌کاشت

قلمرو زبانی: لنگ لنگان: قید / قلمرو ادبی: دانه شکر: اضافه تشبیهی / برمی‌داشت، می‌کاشت: جناسواره / واج آرایی: «ش»

بازگردانی: لنگ لنگان راه می‌رفت و در هر گامش از خداوند سپاس‌گزاری می‌کرد.

۳- کای فرازنده این چرخ بلند / وی نوازنده دل‌های نژند

قلمرو زبانی: کای: که ای / فرازنده: افرازنده، بلندکننده / نوازنده: نوازش کننده، نوازشگر / نژند: غمگین / قلمرو ادبی: چرخ: استعاره از آسمان / فرازنده، نوازنده: جناسواره / دل: مجاز از مردم / / واج آرایی: «ن»

بازگردانی: ای خداوندی که این آسمان را برافراختی و ای کسی که مردم غمگین را نوازش می‌کنی.

۴- کنم از جیب نظر تا دامن / چه عزیزی که نکردی با من

قلمرو زبانی: جیب: یقه / نظر: نگاه / عزیزی: لطف / قلمرو ادبی: قافیه: دامن، من / از جیب تا دامن: سر تا پا، کنایه از همه وجود / واج آرایی: «ن»

بازگردانی: سر تا پایم را که نگاه ‌می‌کنم می‌بینم چقدر به من لطف کرده‌ای.

۵- در دولت به رخم بگشادی / تاج عزّت به سرم بنهادی

قلمرو زبانی: دولت: خوشبختی / رخ: چهره / بگشادی: باز کردی (بن ماضی: گشود؛ بن مضارع: گشا) / نهادن: قرار دادن(بن ماضی: نهاد؛ بن مضارع: نه) / عزّت: گرامی بودن / قلمرو ادبی: در دولت: اضافه استعاری/ در به روی کسی گشودن: کنایه اجازه ورود دادن / تاج عزّت: اضافه تشبیهی / تاج به سر نهادن: کنایه از فرمانروا کردن / در، سر: جناس ناهمسان / رخ، سر: مراعات نظیر

بازگردانی: من را خوشبخت کردی و در کشور عزّت فرمانروایم کردی.

۶- حد من نیست ثنایت گفتن / گوهر شکر عطایت سُفتن

قلمرو زبانی: حد: اندازه / ثنا: ستایش / گوهر: جواهر / عطا:  بخشش، دهش / سُفتن: سوراخ کردن (بن ماضی: سُفت؛ بن مضارع: سُنب)/ قلمرو ادبی: گوهر شکر: اضافه تشبیهی / گوهر سفتن: کنایه از کار دشواری انجام دادن / واج آرایی: «ن»

بازگردانی: من توان ستایش تو را ندارم. شکر نعمت‌های تو کاری دشوار است و من از عهده آن برنمی‌آیم.

۷- نوجوانی به جوانی مغرور / رخش پندار همی‌راند ز دور

قلمرو زبانی: مغرور: خودبین / رخش: اسبی با  آمیختگی رنگ سرخ و سفید / پندار: خیال / راندن: سوق دادن(بن ماضی: راند؛ بن مضارع: ران) / قلمرو ادبی: رخش پندار: اضافه تشبیهی / قافیه: مغرور، دور / واج آرایی: «ر»

بازگردانی: نوجوانی که به جوانی‌اش می‌بالید با تصورات نادرستش از دور پیدایش شد.

۸- آمد آن شکرگزاریش به گوش / گفت کای پیر خرف گشته خموش

قلمرو زبانی: آمد: رسید / شکرگزاری: سپاس‌گزاری / کای: که ای / خرف: پیر کودن / گشته: شده(بن ماضی: گشت؛ بن مضارع: گرد) / خموش: ساکت / قلمرو ادبی: واج آرایی: «ش»، «گ»

بازگردانی: شکرگزاری پیر به گوشش رسید؛ برای همین گفت ای پیر کودن ساکت شو.

۹- خار بر پشت زنی زین سان گام / دولتت چیست عزیزیت کدام

قلمرو زبانی: خار: (هم آوا: خوار: فرومایه) / سان: گونه / گام زدن: قدم برداشتن / دولت: خوشبختی / قلمرو ادبی: / واج آرایی: «ت» / پرسش انکاری

بازگردانی: تو که خار برپشت راه می‌روی، چطور خوشبختی و ارجمندیت در چیست؟

۱۰- عزّت از خواری نشناخته‌ای / عمر در خارکشی باخته‌ای

قلمرو زبانی: عزّت: ارجمندی، بزرگی / خواری: فرومایگی (هم آوا: خاری)  / شناختن از: تمییز دادن(بن ماضی: شناخت؛ بن مضارع: شناس) / باختن: از دست دادن (بن ماضی: باخت؛ بن مضارع: باز)  / قلمرو ادبی: واج آرایی: «خ»

بازگردانی: تو تفاوت بزرگی و پستی را نمی‌دانیو عمرت را در خارکشی از دست داده‌ای.

۱۱- پیر گفتا که چه عزّت زین به / که نیم بر در تو بالین نه

قلمرو زبانی: زین: از این / به: بهتر / نیم: نیستم / بالین: بستر، بالش، بالشت / نهادن: گذاشتن(بن ماضی: نهاد؛ بن مضارع: نه) / قلمرو ادبی: بر، در: جناس / به، نه: جناس / بر در کسی بالین نهادن: کنایه از نیاز نزد کسی بردن

بازگردانی: پیر گفت که چه بزرگی از این بهتر که من نیازمند و محتاج افرادی مانند تو نیستم.

۱۲- کای فلان چاشت بده یا شامم / نان و آبی که خورم و آشامم

قلمرو زبانی: کای: که ای / فلان: یارو / چاشت: ناشتایی / قلمرو ادبی: چاشت، شام: تضاد / نان: مجاز از غذا / واج آرایی: «م» / شام، آشام: جناس ناهمسان افزایشی

بازگردانی: که ای یارو به من صبحانه یا شام بده یا غذا و نوشیدنی که بخورم و بیاشامم.

۱۳- شکر گویم که مرا خوار نساخت / به خسی چون تو گرفتار نساخت

قلمرو زبانی: خوار: پست / ساختن: کردن (بن ماضی: ساخت؛ بن مضارع: ساز) / خس: فرومایه / قلمرو ادبی: نساخت: ردیف / خوار، گرفتار: قافیه

بازگردانی: خداوند را سپاس می‌گزارم که من را کوچک نکرد و به مرد فرومایه‌ای همچون تو نیازمند نکرد.

۱۴- داد با این همه افتادگی‌ام / عزّ آزادی و آزادگی‌ام

قلمرو زبانی: عزّ: عزّت / قلمرو ادبی: افتادگی: کنایه از فروتنی / آزادی و آزادگی: جناسواره

بازگردانی: با این همه من را فروتن کرد و بزرگی آزادی و آزادگی را به من ارزانی داشت.

جامی

خودارزیابی

۱- از نظر پیر خارکش، عزّت و آزادگی چیست؟ – آزادگی و سربلندی از دید خارکش آن است که وابسته و سربار دیگران نباشیم. دست نیاز به سوی کسی دراز نکنیم؛ با کوشش و کار خودمان زندگی‌مان را بگذرانیم و همیشه فروتن باشیم.

۲- با توجّه به شعر، شخصیت پیر و جوان را با هم مقایسه کنید. – پیر مردی است کوشا، فروتن، سخت‌کوش، خرسند و افتاده؛ ولی در برابر آن، جوان فردی است خودخواه، بی‌ادب، پرادعا و افزون‌طلب.

۳- چگونه می‌توان به عزّت و آزادگی رسید؟ – با کار و کوشش، آموختن و فروتنی می‌توان به سربلندی و آزادگی دست یافت.

دانش ادبی: مثنوی

اکنون با یکی از قالب‌های شعر فارسی آشنا می‌شویم. به قافیه‌های شعر درس آزادگی توجّه کنید. با اندکی دقّت متوجّه می‌شویم که قافیه‌های هر بیت با بیت دیگر متفاوت است؛ شکل قافیه در این نوع شعر بدین صورت است.

 …………………..◙          ………………….◙

………………….. ●        …………………. ●

………………….. ♦         …………………. ♦

………………….. ◄       …………………. ◄

به این قالب شعری «مثنوی» یا «دوتایی» می‌گویند، چون در هر بیت، هر دو مصراع، هم قافیه هستند. مثنوی، معمولاً بلند و طولانی است و بیشتر برای بیان داستان‌ها از آن بهره می‌گیرند.

از مهم ترین مثنوی‌های فارسی می‌توان «شاهنامۀ فردوسی»،» بوستان سعدی»، «مثنوی مولوی» و «لیلی و مجنون نظامی» را نام برد.

گفت و گو

۱– چه پیوندی میان محتوای درس آداب نیکان، با شعر این درس، می‌توان یافت؟ – در هر دو درس به ما آموخته می‌شود که چگونه خود را به خلق و خوی زیبا آراسته کنیم. درس آداب نیکان درباره آداب خوردن، سخن گفتن و خوابیدن است و شعر این درس، درباره آیین سربلندی و آزادگی است.

در این باره گفت وگو کنید.

۲- دربارۀ راه‌های حفظ «عزّت و آزادگی» کشور عزیزمان، ایران، گفت وگو کنید. – برای رسیدن به سربلندی و آزادگی باید کشورمان را در راه پیشرفت و دانش یاری برسانیم. ما باید یاد بگیریم که پیشرفت در گرو کار و کوشش است و با سخت‌کوشی و تکاپو می‌توان به سربلندی رسید و تن‌پروری ارمغانی جز نابودی ندارد.

سعید جعفری

فعالیت نوشتاری

۱– واژه‌های تازۀ شعر را انتخاب کنید و معنی آنها را بنویسید. – دلق: نوعی جامۀ پشمین که فقیران می‌پوشند./ درشت: زبر و زمخت / پشته: دسته / فرازنده: افرازنده، بلندکننده / نوازنده: نوازش کننده، نوازشگر / نژند: غمگین / جیب: یقه / دولت: خوشبختی / ثنا: ستایش / گوهر: جواهر / دولت: خوشبختی / چاشت: ناشتایی / خس: فرومایه /

۲– تفاوت معنایی واژۀ مشخّص شده را در گذشته و امروز بنویسید.

»خار بر پشت، زنی زین سان گام / دولتت چیست؟ عزیزیت کدام؟ «

«دولت» در گذشته به معنای خوشبختی بوده است؛ ولی امروز به معنای حکومت است.

۳- در سه بیت پایانی شعر، «قافیه»‌ها را مشخص کنید.

۱۲- کای فلان چاشت بده یا شامم / نان و آبی که خورم و آشامم

قافیه: شامم، آشامم

۱۳- شکر گویم که مرا خوار نساخت / به خسی چون تو گرفتار نساخت

قافیه: خوار، گرفتار

۱۴- داد با این همه افتادگی‌ام / عزّ آزادی و آزادگی‌ام

قافیه: افتادگی‌ام، آزادگی‌ام

۴– با توجّه به درس، دلیل آزادگی پیرمرد را بنویسید. – دلیل آزادگی مرد این است که او سخت‌کوش است و فروتن؛ دست خود را به سوی کسی دراز نمی‌کند و معنویت بیش از جهان مادی برایش ارزشمند است.

برخی واژه‌ها به دو شکل به کار می‌روند؛ نظیر»خرف، خرفت» یا «خورش، خورشت». هنگام نوشتن املا، لازم است به نحوۀ تلفظ گویندۀ این گونه واژه‌ها توجه کافی داشته باشیم.

سعید جعفری
سعید جعفری دبیر فارسی، عربی و انگلیسی

روان خوانی: مهدی

باران بند آمده بود؛ امّا هنوز از ساقۀ علف‌ها آب می‌چکید و دشت پر از گودال‌های آب شده بود. عکسِ آسمان بر سطح لرزان گودال‌های آب، تماشایی بود. انگار صدها آیینۀ شکسته را کنار هم چیده بودند. ابرهایی که هر لحظه به شکلی درمی‌آمدند، در مقابل آن آیینه‌ها خودشان را برای سال نو آماده می‌کردند. خورشید از پشت کوه‌ها سرک می‌کشید و سلاح‌ها و کلاه‌های آهنی را برق می‌انداخت. دهانۀ توپ‌ها و خمپاره‌اندازها را با کیسه‌های نایلونی پوشانده بودند تا آب به داخلشان نرود. در پشت خاکریز، جعبه‌های خالی مهمّات و پوکه‌های مسی برّاق همه جا پراکنده بودند. چندتا از سنگرها را آب گرفته بود و عدّه‌ای با لباس‌های خیس و گِل‌آلود مشغول خالی کردن آنها بودند. صدای خنده‌شان با صدای شِلپ شِلپ آب آمیخته بود. از سنگر بغل‌دستی صدایی می‌گفت: »آب را گل نکنیم!»

قلمرو زبانی: انگار: گویی / مهمّات: ساز و برگ و جنگ‌افزارها / آمیخته: آغشته (بن ماضی: آمیخت؛ بن مضارع: آمیز) / قلمرو ادبی: آیینه: استعاره از سطح آب روی گودال‌ها / ابرهایی …. آماده می‌کردند؛ خورشید … سرک می‌کشید: جانبخشی / »آب را گل نکنیم!»: تضمین از شعر سهراب سپهری

دیگری جواب می‌داد: «تو ماهی‌ات را بگیر»

خنده‌ها از ته دل بود. انگار نه انگار که در جبهۀ جنگ بودند. بیشتر چادرها را روی سنگرها زده بودند و سفره‌های هفت سینِ عید پهن بود؛ سفره‌هایی که در آنها، جای سماق و سمنو را سرنیزه و سیمینوف (نوعی مسلسل) و حتّی سنگ پر کرده بود.

گاهی گِردباد کوچکی لنگ لنگان از راه می‌‌رسید و چادرهای باران خورده را مشت و مال می‌داد. عدّه‌ای قرآن می‌خواندند و بعضی تند تند به ساعتشان نگاه می‌کردند و رادیوهای جیبی را به گوششان چسبانده بودند. ناگهان، صدای شلیک چند تیرهوایی بلند شد و زمزمۀ «یا مقُلب یا القَلوب» در سنگرها پیچید. عید آمده بود. به همین سادگی…!

قلمرو زبانی: انگار نه انگار: گویی وجود نداشت / مشت و مال: ماساژ / قلمرو ادبی: گِردباد … از راه می‌‌رسید: جانبخشی / «یا مقُلب یا القَلوب»: تضمین

به هر طرف که نگاه می‌کردی، عدّه‌ای همدیگر را در آغوش می‌کشیدند و صدای بوسه‌هایشان بلند بود. وقتی عیدِ همه مبارک شد، نوبت به سفره‌ها رسید. «سین»‌های سفرۀ هفت سین، یکی یکی غیبشان زد. سیب‌ها به سرعت خورده شدند. سرنیزه‌ها به غلاف خود برگشتند. سیمینوف به سنگر تیربار رفت و طولی نکشید که… عید شروع نشده، تمام شد. کم کم ابرها هم پراکنده و خورشید، آشکار شد.

فرماندهان گروهان‌ها و گردان‌ها جمع شدند تا با هم به دیدن آقا مهدی، فرمانده لشکر بروند و سال نو را به او تبریک بگویند. همه جا آب راه افتاده بود و پوتین‌ها تا نصفه در گِل چسبنده فرومی‌رفتند. روی سنگرِ فرمانده لشکر چادر بزرگی زده بودند.

جلوی سنگر که رسیدند، چند جوان بسیجی عید را به آنها تبریک گفتند. آنها با عجله دور تا دور چادر را نخ می‌کشیدند. فرماندهان به همدیگر نگاه کردند و چند نفر از تعجّب شانه‌هایشان را بالا انداختند. یکی از آنها که قدّی کوتاه و ریشی بلند داشت، رو کرد به یکی از جوان‌های بسیجی و با لهجۀ ترکی پرسید: «اینها چیست؟»

بسیجی با لبخند جواب داد: «آقا مهدی خودش گفته است!»

قلمرو زبانی: گروهان: دسته نظامی نزدیک به نود سرباز / گردان: دسته ای ساخته شده از سه گروهان / قلمرو ادبی:

مرد قدکوتاه همین طور که گِل پوتین‌ها را روی زمین می‌مالید، زیر لب گفت » آخر برای چی؟»

و بعد بدون اینکه منتظر جواب کسی شود «یا الله» بلندی گفت و از درِ کوتاه سنگر، داخل شد. پشت سر او، بقیّه هم یکی یکی سرها را خم و بند پوتین‌ها را شُل کردند. از سفرۀ هفت «سین» و هفت «شین» (انواع شیرینی) خبری نبود. در عوض، سفره‌ای پر از نامه در وسط سنگر پهن شده بود.

آقا مهدی و دو نفر بسیجی دیگر که تندتند نامه‌ها را باز می‌کردند، بلند شدند و مهمانان را در آغوش گرفتند و عید را تبریک گفتند. آقا مهدی وقتی تعجّب آنها را دید، با لبخندی که همیشه بر لب داشت، گفت: «اینها عیدی ماست، بچّه‌های دانش آموز فرستاده‌اند!»

همه یک صدا پرسیدند: «از کجا؟»

قلمرو زبانی: لبخندی بر لب داشت: خندان بود / قلمرو ادبی: زیر لب: کنایه از پنهان و آهسته /

آقا مهدی دو دستش را در میان نامه‌ها برد و درحالی که آنها را بو می‌کرد، جواب داد:«از همه جایِ همه جا! همه جای ایران سرای من است.»

بعد یکی از نقّاشی‌ها را که با سنجاق به دیوار چادر زده بود، نشان داد و گفت: »ببینید چه بلایی سر دشمن آورده است! «

هواپیمایی شبیه یک هندوانۀ بزرگ با دو بال کوتاه در حالی که هنوز چرخ‌هایش را جمع نکرده بود، تعدادی بمب را مثل یک شانۀ تخم مرغ

روی تانک‌های دشمن خالی کرده بود. معلوم نبود هر تانک چند لوله دارد!

سربازان دشمن مثل مهره‌های شطرنج، لابه لای تانک‌ها ریخته بودند و مداد رنگی سرخ، حسابی خونشان را ریخته بود. سمت راست نقّاشی، پسرکی بسیجی پرچم سبز رنگی در یک دست و اسلحه‌ای در دست دیگر داشت. بلندی پرچم از هواپیما بالاتر زده بود و اطراف میلۀ آن پر از گل و سبزه بود.

قلمرو زبانی: سرا: خانه / قلمرو ادبی: هواپیمایی شبیه یک هندوانۀ بزرگ؛ مثل یک شانۀ تخم مرغ؛ سربازان دشمن مثل مهره‌های شطرنج: تشبیه / مداد رنگی سرخ ریخته بود: جانبخشی

یکی از فرماندهان با خنده گفت: «جنگ یعنی این!»

آقا مهدی گفت: «داریم خوب‌هایش را جدا می‌کنیم تا نمایشگاهی از آثار دانش آموزان درست کنیم. برای همین رویشان را با نایلون جلد می‌کنیم تا باران خرابشان نکند. به برادرهای تبلیغات گفته‌ام، نقّاشی‌ها را دور تا دور چادرها آویزان کنند.»

چند ساعت بعد، نقّاشی‌های بچّه‌ها دور تا دور چادر فرماندهی و گوشه و کنار سنگرها، آویخته شده بودند. آن روز تا غروب، آقا مهدی اطراف چادرها قدم می‌زد و گاهی چندین دقیقه در مقابل آن نامه‌های رنگارنگ می‌ایستاد و به آنها خیره می‌شد. او نامه‌های بچّه‌های مدارس را می‌بوسید و می‌گفت: «آنها هم در جبهه هستند؛ چون با این نامه‌ها به ما روحیه می‌دهند. این نقّاشی‌ها و نوشته‌ها نشان می‌دهند که بچّه‌ها هم به فکر ما هستند و برای پیروزی ما دعا می‌کنند. بچّه‌ها دلشان پاک است. دعای آنها پشتیبان ماست.»

قلمرو زبانی: روحیّه: دلگرمی

سرگذشت شهید مهدی باکری، حبیب یوسف‌زاده

۱- به نظر شما فرماندهانی چون شهید باکری چه ویژگی‌های اخلاقی داشتند که می‌توانستند با تمام توان خدمت کنند؟ – به اختیار دانش آموز

۲- آیا بین دوستانتان افرادی را می‌شناسید که ویژگی‌های اخلاقی شهید باکری را داشته باشند؟ – به اختیار دانش آموز

پی دی اف درس هشتم فارسی هشتم

آموزه یکم: تاریخ ادبیات فارسی در قرنهای ۷، ۸، ۹

قرن هفتم

سال گذشته با تاریخ ادبیات ایران در قرن‌های اولیه هجری تا قرن ششم آشنا شدیم و دریافتیم که برخی از عوامل سیاسی و اجتماعی مثل روی کار آمدن حکومت‌های غزنوی و سلجوقی و تغییر مرکز ادبی و سیاسی از خراسان به عراق عجم، زمینه‌های تغییر سبک را در متون زبان فارسی پدید آورد و خواندیم که سبکهای آذربایجانی و بینابین از سبک خراسانی فاصله گرفتند و کم کم سبک عراقی پدید آمد.

سبکهای فارسی: سبک خراسانی – سبک بینابین (آذربایجانی) – سبک عراقی

فرمانروایان پس از اسلام: طاهریان/ صفاریان/ سامانیان و آل بویه / غزنویان / سلجوقیان / خوارزمشاهیان / چنگیزیان

فرمانرویان این روزگار: خوارزمشاهیان – چنگیزیان – تیموریان

پیش از سبک عراقی چه سبکهایی رواج داشت؟ نام ببرید. – سبک خراسانی – سبک بینابین (آذربایجانی)

دو عامل از عوامل تغییر سبک از خراسانی به عراقی را نام ببرید؟ – روی کار آمدن حکومت‌های غزنوی و سلجوقی / تغییر مرکز ادبی و سیاسی از خراسان به عراق عجم.

 سبک عراقی از اوایل قرن هفتم تا اوایل قرن دهم به مدت ۳۰۰ سال سبک غالب متون ادب فارسی بود. مغولان در اوایل قرن هفتم (۶۱۶ هـ. ق.) به نواحی مرزی ایران حمله کردند و بعد به تدریج بر نواحی دیگر هم چیرگی یافتند و به نظام اقتصادی، کشاورزی و فرهنگی ایران آسیب‌های عمده‌ای رساندند. خراسان که کانون فرهنگی ایران بود، ویران شد و بسیاری از مدارس، که مهد علم و فرهنگ بودند، از بین رفتند و بزرگانی چون نجم الدّین کُبری و فریدالدّین عطّار نیشابوری در یورش ویرانگر مغول، کشته شدند. کمال الدّین اسماعیل، مدّاح جلال الدّین خوارزمشاه که خود در سال ۶۳۵ هـ . ق. به دست مغولان در اصفهان کشته شد، درباره قتل عام سال ۶۳۳ هـ . ق. مغولان در اصفهان می‌گوید:

کس نیست که تا بر وطن خود گرید / بر حال تباه مردم بد گرید

دی بر سر مرده‌ای دوصد شیون بود / امروز یکی نیست که بر صد گرید

دی: دیروز / دوصد: دویست / شیون: گریه و زاری

سبک عراقی از ……………  تا ……………  به مدت ………. سبک غالب متون ادب فارسی بود. اوایل قرن هفتم؛ اوایل قرن دهم؛ ۳۰۰ سال

مغولان در چه زمانی به ایران حمله کردند؟ – اوایل قرن هفتم (۶۱۶ هـ. ق.)

کمال الدّین اسماعیل، مدّاح چه پادشاهی بود؟ – جلال الدّین خوارزمشاه

با حمله ویرانگر مغولان و بعد از آن، هجوم وحشیانه تیمور و حکومت ظالمانه این دو، نه تنها بناها و آبادانی‌ها، بلکه بنیان فرهنگ و اخلاق نیز تباه و ویران گردید و دوستداران فرهنگ و اخلاق که سرخورده و مأیوس شده بودند، اغلب منزوی شدند و به تصوّف پناه بردند تا به آرامش برسند و برای تسکین خود به ادبیاتی روی آوردند که بر عواطف انسانی، ترویج روحیه تسامح و تساهل، خدمت به خلق، آزادگی و اعتقاد به بی ثباتی دنیا تکیه داشت.

تصوّف: / تسامح: رواداری، چشم پوشی، نرمش / تساهل: آسان گیری

دوستداران فرهنگ و اخلاق در دوران حمله مغول برای تسکین خود به چه نوع ادبیاتی روی آوردند؟ – ادبیاتی که بر عواطف انسانی، ترویج روحیه تسامح و تساهل، خدمت به خلق، آزادگی و اعتقاد به بی ثباتی دنیا تکیه داشت.

در اواخر دوره مغول، بساط حکومت آخرین خلیفه عباسی، المستعصم بالله، برچیده شد و با توجّه به پایان یافتن خلافت، زبان رسمی و رایج عربی و نگارش به آن از رواج افتاد و توجّه به زبان فارسی که زبان توده مردم بود، رونق بیشتری گرفت.

آخرین خلیفه عباسی چه نام داشت؟المستعصم بالله

دلیل نام گذاری سبک این دوره به «عراقی» این است که بعد از حملۀ مغول کانون‌های فرهنگی از خراسان به عراق عجم منتقل شد. (اولین نشانه‌های تغییر سبک از زمان سلجوقیان آغاز شده، اما خراسان هنوز به طور کامل ویران نشده بود) و شاعران و نویسندگان بزرگ در این دوره غالبا از اهالی شهرهای عراق عجم (اصفهان، همدان، ری، اراک کنونی و … ) بودند.

دلیل نام گذاری سبک این دوره به عراقی چیست؟ زیرا بعد از حملۀ مغول کانون‌های فرهنگی از خراسان به عراق عجم منتقل شد.

وضعیت زبان و ادبیات فارسی در این دوره، مثل بسیاری از دانش‌های دیگر، با دوره‌های پیش از خود متفاوت شد و به نوعی دچار سستی و نابسامانی گردید؛ چرا که بسیاری از دانشمندان و ادیبان کشته و یا متواری شدند و دیگر از دربارهای ادب‌دوست و خاندان‌های فرهنگ پرور خبری نبود؛ امّا در کنار این عوامل مخرب و منفی، در این دوره عوامل مثبتی نیز وجود داشت که رشد زبان و ادبیات و اعتبار ادیبان و اندیشمندان را موجب شد. با انتقال قدرت از خراسان به مرکز ایران، زبان و ادبیات فارسی در ناحیه عراق عجم گسترش یافت و در حوزه‌های ری، فارس، همدان و اطراف آنها آثار ارزشمندی پدید آمد و زمینه‌هایی برای تغییر سبک از خراسانی به عراقی ایجاد شد. در این زمان قالب‌های جدیدی نیز در شعر و نثر پدید آمد.

شعر این عصر نرم و دلنشین و برخوردار از معانی عمیق انسانی و آسمانی شد و اکثر شاعران از حاکمان روی برتافتند. در نتیجه قصیده که پیش از این در خدمت ستایش فرمانروایان بود، کمرنگ شد و غزل که زبان دل و عشق بود، گسترش یافت؛ البته قالب مثنوی نیز برای ظهور عاطفه، اخلاق و عرفان میدان فراخی پدید آورد و در نمونه‌های ارزشمندی مانند مثنوی مولوی، حماسه‌ای عرفانی سروده شد که قهرمانش، انسان پاک نهاد و خداجویی است که به نبرد با هوای نفس می‌پردازد.

چرا قالب قصیده کم رنگ شد؟ زیرااکثر شاعران از حاکمان روی برتافتند و دیگر درباری نبود که از سخنوران پشتیبانی کند.

نثر در این دوره بیشتر به دو جریان گرایش پیدا کرد: یکی «ساده نویسی» در آثاری مثل طبقات ناصری و مرصاد العباد و دیگر «پیچیده نویسی» با محتوای عمدتاً تاریخ حاکمان وقت که در آثاری همچون تاریخ وصّاف و تاریخ جهانگشای جوینی دیده می‌شود.

کتابهای پیشرو داری چه نثری اند؟   طبقات ناصری: ساده نویسی                   تاریخ وصّاف: پیچیده نویسی

سعید جعفری
سعید جعفری
سعید جعفری
سعید جعفرری دبیر فارسی، عربی و انگلیسی
سعید جعفری
سعید جعفری

معروفترین شاعران و نویسندگان این دوره:

مولانا جلال الدّین بلخی معروف به مولوی

از شاخص ترین شاعران عارف است، که در دو محور اندیشه و احساس آثار جاودانه‌ای پدید آورد. او در مثنوی معنوی و دیوان شمس، بسیاری از معارف بشری و مسایل عرفانی را بیان کرده است. از میان آثار منثور مولانا، فیه ما فیه و مجالس سبعه را مولانا گفته و شاگردان نوشته اند و مکاتیب، مجموعه نامه‌‌های مولانا به قلم خود اوست. اثر اخیر سبک نثر وی را بیشتر و بهتر نمودار می سازد.

■ سعدی

فرمانروای ملک سخن، سی و پنج سال گرد جهان گشت، تجربه اندوخت و از هر خرمنی خوشه‌ای چید و گلستان را به نثر مسجّع و بوستان را در قالب مثنوی پدید آورد؛ دو اثر ارزشمندی که به ما درس اخلاق و حکمت را می‌آموزد. استاد سخن نه تنها در ادبیات تعلیمی سخن‌گوی ضمیر خودآگاه ایرانی است، در سرودن غزلهای عاشقانه نیز سرآمد شاعران و نویسندگان فارسی زبان است. وی در بیشتر قالب‌های ادبی طبع‌آزمایی کرده و شاهکارهای ماندگاری در ادب فارسی به یادگار گذاشته است.

بوستان در چه قالبی است و درباره چیست؟ – قالب مثنوی؛ درس اخلاق و حکمت.

مثنوی چگونه قالبی است؟ – شعری است که هر بیت قافیه جداگانه‌ای دارد. این قالب ویژه ایرانیان و فارسی زبانان است و از آغاز شعر فارسی تا حال مورد توجه بوده است. درون مایه مثنوی، حماسی، اخلاقی، عاشقانه و عارفانه است و مناسب ترین قالب برای بیان مطالب طولانی به ویژه داستان است. فردوسی، سعدی، نظامی، عطار، مولوی و … از مثنوی سرایان بنام اند.

گلستان در چه قالبی است؟ – نثر مسجّع.

انواع نثر
نثر ساده یا مرسل نثر فنی نثر موزون نثر مصنوع

■ فخرالدّین عراقی

از دیگر شاعران نام آور این دوره و صاحب غزل‌های عرفانی زیبا است. مثنوی عشاق‌نامه او مشهور است. او در هر فصل این مثنوی به یکی از مباحث عرفانی پرداخته و سخن را با تمثیل و حکایت به پایان رسانده است. همچنین در کتاب لمعات خود سیر و سلوک عارفانه را در قالب نظم و نثر بیان کرده است.

مثنوی عشاق‌نامه از کیست و موضوع آن چیست؟ فخرالدّین عراقی، مباحث عرفانی

کتاب لمعات از کیست و موضوع و قالب آن چیست؟ فخرالدّین عراقی، سیر و سلوک عارفانه را در قالب نظم و نثر

فخرالدّین عراقی در کتاب …… سیر و سلوک عارفانه را در قالب …… بیان کرده است. لمعات – نظم و نثر

■ نجم الدّین رازی (معروف به نجم دایه)

از منشیان و نویسندگان توانا و از عارفان وارسته این دوره است. او کتاب مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد را در بیان سلوک دین و تربیت نفس انسانی نوشت. نثر کتاب گاهی ساده و گاه دارای سجع و موازنه است. علاوه بر این نویسنده در خلال موضوعات کتاب، احادیث، آیات و اشعاری از خود و شاعران دیگر نقل می‌کند. این اثر که نثری شیوا، آراسته و دل انگیز دارد، در بین متون عارفانه از مرتبه‌ای والا برخوردار است.

کتاب مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد از کیست و موضوع و قالب آن چیست؟ نجم دایه، در بیان سلوک دین و تربیت نفس انسانی است. نثر کتاب گاهی ساده و گاه دارای سجع و موازنه است.

■ عطاملک جوینی

از نثرنویسان این دوره است. خاندان او از افراد بانفوذ حکومت مغولان بودند. وی از نوجوانی به کارهای دیوانی پرداخت و در سفرهای متعدّدی حضور داشت و اطلاعات فراوانی درباره تاریخ مغولان کسب کرد، که موجب تألیف کتاب تاریخ جهانگشا شد. این کتاب در شرح ظهور چنگیز، احوال و فتوحات او، تاریخ خوارزمشاهیان، فتح قلعه های اسماعیلیه و حکومت جانشینان حسن صباح نوشته شده است. نثر این کتاب مصنوع و دشوار است.

کتاب تاریخ جهانگشا از کیست و موضوع آن چیست و دارای چه نثری است؟ عطاملک جوینی؛ شرح ظهور چنگیز، احوال و فتوحات او، تاریخ خوارزمشاهیان، فتح قلعه های اسماعیلیه و حکومت جانشینان حسن صباح؛ مصنوع و دشوار.

■ خواجه رشید الدّین فضل الله همدانی

یکی دیگر از چهره‌های علمی و سیاسی در عصر ایلخانان به شمار می‌رود. وی وزیر مقتدر غازان خان و اولجایتو بود. مهم ترین کتاب او جامع التواریخ نام دارد که به نثری عالمانه و پخته نوشته شده است. اقدام مهم فرهنگی او تأسیس عمارت ربع رشیدی در تبریز است که در حکم دانشگاه آن زمان بوده است.

گوشزد:‌ ایلخانان یا ایلخانیان نام دودمانی از فرزندان چنگیزخان است که از سال ۶۵۴ تا ۷۳۶ ه‍.ق به مدت ۷۹ سال در ایران فرمان راندند.

اقدام مهم فرهنگی خواجه رشید الدّین فضل الله همدانی  چه بود؟ تأسیس عمارت ربع رشیدی در تبریز.

مهم ترین کتاب خواجه رشید الدّین فضل الله همدانی ……….. نام دارد. جامع التواریخ

■ شمس قیس رازی

از نویسندگان زبردست این دوره است و اثر معروفش، المُعجَم فی مَعاییر اشعار العجم، از نخستین و مهم ترین آثار در علم عروض، قافیه، بدیع و نقد شعر به شمار می‌رود که نثر او در مقدمه مصنوع و در اصل کتاب ساده و عالمانه است.

علم عروض: دانش وزن شناسی شعر

کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم از کیست و این کتاب درباره چیست؟‌ – شمس قیس رازی / از نخستین و مهم ترین آثار در علم عروض، قافیه، بدیع و نقد شعر است.

………… از نخستین و مهم ترین آثار در علم عروض، قافیه، بدیع و نقد شعر است که نثری ساده و عالمانه دارد. المعجم فی معاییر اشعار العجم

کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم دارای چگونه نثری است؟ – در مقدمه مصنوع و در اصل کتاب ساده و عالمانه است.

◙ قرن هشتم

در این دوران به دلیل بی اعتقادی برخی از ایلخانان مغول و بی تعصّبی برخی دیگر نسبت به مذاهب رایج، فرصتی پدید آمد تا صاحبان مذهب‌های مختلف عقاید خود را ابراز کنند. قلمرو بالندگی زبان و فرهنگ فارسی نیز عرصه وسیعی یافت، به طوری که از شبه قاره هند تا آسیای صغیر، بسیاری به این زبان سخن می‌گفتند، ضمن اینکه عراق عجم و مهم تر از آن شهر شیراز همچنان در حکم مرکز ادبی این عصر به شمار می‌رفت.

گوشزد:ایلخانان یا ایلخانیان نام دودمانی از فرزندان چنگیزخان است که از سال ۶۵۴ تا ۷۳۶ ه‍.ق به مدت ۷۹ سال در ایران فرمان راندند.

چرا در قرن هشتم  فرصتی پدید آمد تا صاحبان مذهب‌های مختلف عقاید خود را ابراز کنند؟ به این دلیل که برخی از ایلخانان مغول اعتقادی نداشتند و برخی دیگر نسبت به مذاهب رایج بی تعصّبی بودند.

از بین رفتن دربارهای ادب دوست ایرانی تبار، از رونق افتادن قصیده‌سرایی را در پی داشت و زبان شعر جز در سروده‌های شاعران شاخص، مانند خواجو و حافظ، به سستی گرایید.

چرا قصیده سرایی از رونق افتاد؟ زیرادربارهای ادب دوست ایرانی تبار دیگر وجود نداشت.

◙ خواجوی کرمانی

از غزل‌پردازان برجسته این دوره است؛ شاعری که غزلهای او بر حافظ نیز تأثیرگذار بوده است.

خواجو چند مثنوی به پیروی از پنج گنج نظامی سروده که نشان دهنده استادی او در شاعری است. شعر او در مجموع، کمال یافته و پخته است.

غزلهای کدام شاعر بر حافظ تأثیرگذار بوده است؟ – خواجوی کرمانی

◙ ابن یمین

شاعر عصر سربداران، مردی دهقان پیشه بود که قدرت شاعری خود را در قطعات اخلاقی آشکار کرده است. وی در شعر خود قناعت پیشگی و بی اعتباری دنیا را مورد تأکید قرار می‌دهد:

مرد آزاده در میان گروه / گر چه خوشخو و عاقل و داناست،

محترم آن گهی تواند بود / که از ایشان به مالش استغناست

وان که محتاج خلق شد، خوار است / گر چه در علم، بوعلی سیناست

استغنا: بی نیازی / خلق: مردم / خوار: ذلیل /

ابن یمین قدرت شاعری خود را در قالب شعری ……………. آشکار کرده است. – قطعه

قالب قطعه چگونه قالبی است؟ – شعری است دست‌کم در دو بیت که معمولاً آغازینه آن مصرّع نیست و مصرع‌‌های جفت آن هم قافیه اند. قطعه وحدت موضوع دارد و موضوع آن معمولاً مطالب اخلاقی، اجتماعی، تعلیمی، ستایش و نکوهش است. این نوع شعر در تمام دوره‌‌ها در شعر فارسی رواج داشته است. انوری، ابن یمین و پروین اعتصامی از قطعه سرایان نامی‌اند.

◙ حافظ

از شاعران سرآمد قرن هشتم است. او با تلفیق عشق و عرفان، غزل فارسی را به کمال رسانید. لحن سخن او گزنده، طنزآمیز و سرشار از خیرخواهی و اصلاح طلبی است. در غزل او، فرهنگ گذشته ایران با همه کمال ایرانی اسلامی خود رخ می‌نماید و شعرش به قول خود او همه بیت‌الغزل معرفت است.

شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است / آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنش

چه سخن سرایی با تلفیق عشق و عرفان، غزل فارسی را به کمال رسانید؟ – حافظ

سلمان ساوجی

از دیگر شاعران این قرن است که در غزل توجّه خاصی به سعدی و مولوی داشته و دارای قصایدی نیز در سبک عراقی است. مثنوی جمشید و خورشید او به شیوه داستانهای نظامی سروده شده است.

مثنوی جمشید و خورشید از کیست و این کتاب به شیوه داستانهای چه سخنوری سروده شده است؟ – سلمان ساوجی / به شیوه نظامی

عبید زاکانی

شاعر خوش ذوق و آگاهی است که نکته یابی و انتقادهای ظریف اجتماعی او معروف است. شاعری که ناملایمات اوضاع آشفته روزگار خود را برنمی‌تافت و تزویر و ریاکاری حاکمان را در آثارش به تصویر می‌کشید. او در منظومه موش و گربه ناهنجاری‌های اجتماعی را به شیوه طنز و تمثیل بیان کرده است. این شوخ طبع آگاه نه تنها در شعر، که در نثر نیز دارای طنزهای ماندگاری است و رساله دلگشا، اخلاق الاشراف و صدپند از آن جمله اند.

برنمی‌تافت: تحمل نمی‌کرد

تمثیل در لغت به معنای «تشبیه کردن» و «مَثَل آوردن»، و نیز به معنای «نگاشتن پیکر و نمودن صورت چیزی» است و در اصطلاح آن است که سخنور یا نویسنده به تناسب سخـن خـویش، حکایـت، داستـان یا نمونه و مثالی را یاد می‌‏کند تا از این راه، پیام خود را به خواننده یا شنونده برساند. آنچه در این میان مهم ‏است نتیجه تمثیل است که می‌تواند سرمشقی برای موارد متفاوت باشد.

………… شاعر خوش ذوق و آگاهی است که نکته یابی و انتقادهای ظریف اجتماعی او معروف است. – عبید زاکانی

دو کتاب از عبید زاکانی نام ببرید. رساله دلگشا، اخلاق الاشراف و صدپند

کدام سخنور سده هشتم  است که نکته یابی و انتقادهای ظریف اجتماعی او معروف است؟ ـ عبید زاکانی

یک سراینده توانا در زمینۀ طنز در روزگار حافظ نام ببرید؟ ـ عبید زاکانی

◙ حمدالله مستوفی

از مورّخان مشهور ایران و نویسنده کتاب تاریخ گزیده است. این کتاب تاریخ پیامبران، خلفای چهارگانه، خلفای بنی عباس و تاریخ ایران را تا سال ۷۳۰ هـ .ق. در بر می‌گیرد.

تاریخ گزیده از آن کیست؟ – حمدالله مستوفی

تاریخ گزیده درباره چیست؟ – تاریخ پیامبران، خلفای چهارگانه، خلفای بنی عباس و تاریخ ایران را تا سال ۷۳۰ هـ .ق. در بر می‌گیرد.

هر یک از آثار ستون الف به کدام یک از پدید آورندگان ستون «ب» مرتبط است: (یک مورد اضافی است.)

الفب
الف) مثنوی جمشید و خورشید
ب) عشاق نامه
ج) صد پند
۱- فخرالدین عراقی
۲- سلمان ساوجی
۳- عبید زاکانی
سعید جعفری

◙ قرن نهم

بعد از غارتها و ویرانگریهای مغولان، ایران دستخوش حمله بنیان برانداز دیگری شد و بر اثر آن ابنیۀ فرهنگی، ادبی و اجتماعی کشور یکسره نابود گردید. این حادثه به وسیله تیمور گورکانی صورت گرفت و آنچه را که پس از حمله مغول سالم یا نیمه سالم مانده بود، مثل فارس و یا در زمان ایلخانان مغول(جانشینان چنگیز) مختصر تجدید حیاتی یافته بود، همه از میان رفت. تیموریان تقریبا از نیمه دوم قرن هشتم تا اوایل قرن دهم در ایران حکومت کردند و ویرانگری‌های آنها ادامه داشت. البته بازماندگان تیمور، همچون بازماندگان چنگیز، کم و بیش از فرهنگ ایرانی تأثیر پذیرفتند و بعد از مدتی در ایران متمدّن شدند. در عهد آنان، علاوه بر گسترش هنرهایی چون مینیاتور، معماری و تذهیب، تاریخ نویسی نیز ادامه یافت و ادبیات رونقی تازه گرفت، کسانی مانند جامی و دولتشاه کتابهای ارزشمندی نوشتند؛ هر چند این رونق، بنیادی نبود و کتابهای تحقیقی این دوره عمدتا سطحی و ادبیات دوره نیز تقلیدی و فاقد نوآوری بود.

ابنیه: بناها / تذهیب: زرنگاری، زراندازی

تیموریان از چه تاریخ تا چه تاریخی در ایران حکومت کردند؟ – تقریبا از نیمه دوم قرن هشتم تا اوایل قرن دهم در ایران حکومت کردند.

در روزگار تیموریان چه هنرهایی رونق گرفت؟ – مینیاتور، معماری و تذهیب، تاریخ نویسی.

تیموریان تقریبا از …………..  تا ………… در ایران حکومت کردند. نیمه دوم قرن هشتم، اوایل قرن دهم

پس از مرگ تیمور، شاهرخ توانست شهر هرات را مرکز فرمانروایی خود قرار دهد. او با علاقه‌ای که به هنر و فرهنگ اسلامی پیدا کرده بود، از هنرمندان خوشنویس، نقّاش و شاعر حمایت نمود. بایسنقر میرزا پسر او نیز هنرمند و هنردوست بود و در زمان او هنرمندان، قرآن کریم و شاهنامه فردوسی را به خط خوش نگاشتند و با تصاویری زیبا آراستند و آثاری ماندگار از هنر اسلامی عرضه کردند.

پس از تیمور چه کسی فرمانروا شد؟ – شاهرخ.

پایتخت شاهرخ چه شهری بود؟ – هرات

شاهنامه فردوسی در روزگار کدام فرمانروا به خط خوش نگاشته و تصویر آرایی شد؟ – بایسنقر میرزا

شاهرخ میرزا در عرصه هنر و فرهنگ چه نقشی داشت؟ – از هنرمندان خوشنویس، نقّاش و شاعر حمایت نمود. بایسنقر میرزا پسر او نیز هنرمند و هنردوست بود و در زمان او هنرمندان، قرآن کریم و شاهنامه فردوسی را به خط خوش نگاشتند و با تصاویری زیبا آراستند و آثاری ماندگار از هنر اسلامی عرضه کردند.

بایسنقر میرزا پسر چه فرمانروایی بود؟ – شاهرخ

از شاعران و نویسندگان معروف این دوره افراد زیر را می‌توان نام برد:

◙ جامی

معروف ترین شاعر این قرن، کتاب بهارستان را به تقلید از گلستان سعدی نوشت و در کتاب نفحات الانس خود نیز شیوۀ تذکره الاولیای عطار را در بیان حقایق عرفانی و ذکر احوال عارفان به کار برد. او همچنین مثنوی‌هایی به پیروی از نظامی سرود که تحفه الاحرار یکی از آنهاست:

گفت به مجنون صنمی در دمشق / کای شده مستغرق دریای عشق

عشق چه و مرتبه عشق چیست؟ / عاشق و معشوق در این پرده کیست؟

عاشق یکرنگ و حقیقت شناس / گفت که ای محو امید و هراس

نیست به جز عشق در این پرده کس / اوّل و آخر همه عشق است و بس

صنم:‌ بت / مشتغرق: غرق شده / یکرنگ: بی ریا

کتاب بهارستان به تقلید چه کتابی نوشته شد؟ – گلستان.

معروف ترین شاعر قرن نهم کیست؟ – جامی

موضوع کتاب نفحات الأنس چیست و به شیوه کدام کتاب نگاشته شده است؟ – در بیان حقایق عرفانی و ذکر احوال عارفان، تذکره الاولیای عطار

تحفه الأحرار از آن کیست و به پیروی از چه سخنوری نگاشته شده است؟ – جامی، به پیروی از نظامی

◙ شاه نعمت الله ولی

از دیگر شاعران قرن نهم است که در تصوّف و طریقت مقامی بلند داشته و سرسلسله صوفیان نعمت اللهی به شمار می‌رود. دیوان شعرش مضامین عرفانی دارد.

◙ دولتشاه سمرقندی

از نویسندگان این قرن است که تذکره دولتشاه را به تشویق امیرعلی شیر نوایی نوشته است. این کتاب شرح احوال بیش از صد تن از شاعران ایرانی از آغاز تا زمان مؤلف است.

تذکره: یادنامه

موضوع کتاب تذکره دولتشاه چیست؟ – گزارش احوال بیش از صد تن از شاعران ایرانی از آغاز تا زمان نویسنده است.

هر یک از آثار ستون الف به کدام یک از موارد ستون «ب» مرتبط است: (یک مورد اضافی است.)

الفب
الف) نفحات الأنس ب)  تذکره دولتشاه ج) تاریخ گزیده۱- شرح احوال بیش از صد تن از شاعران ایرانی ۲- بیان حقایق عرفانی و ذکر احوال عارفان ۳- تاریخ پیامبران، خلفای چهارگانه، خلفای بنی عباس و تاریخ ایران
سعیدجعفری
جعفری سعید
..
سعیدجعفری
جعفری سعید

خودارزیابی

۱- حمله مغول بر محتوای شعر و نثر قرن هفتم چه تأثیراتی گذاشت؟  

دوستداران فرهنگ و اخلاق که سرخورده و مأیوس شده بودند، اغلب منزوی شدند و به تصوّف پناه بردند ازین رو بیشتر درون مایه کتابهای این دوره عرفان است. از سوی دیگر مغولان فرمانروا شدند. ایشان علاقه مند به تاریخ بودند. برای همین تاریخ یکی دیگر از درون مایه‌های نثر این دوره به شمار می‌رود.

۲- دو جریان نثر قرن هفتم را از نظر ویژگی‌های زبانی بررسی کنید.

یکی «ساده نویسی» در آثاری مثل طبقات ناصری و مرصاد العباد و دیگر «پیچیده نویسی» با محتوای عمدتاً تاریخ حاکمان وقت که در آثاری همچون تاریخ وصّاف و تاریخ جهانگشای جوینی دیده می‌شود.

۳- شعر سبک عراقی را با شعر سبک خراسانی از نظر قالب بسنجید.

قصیده که پیش از این در خدمت ستایش فرمانروایان بود، کمرنگ شد و غزل که زبان دل و عشق بود، گسترش یافت؛ البته قالب مثنوی نیز برای ظهور عاطفه، اخلاق و عرفان میدان فراخی پدید آورد. قالبهای تازه‌ای نیز در شعر و نثر پدید آمد.

۴- فکر و اندیشه غالب بر آثار مولانا جلال الدّین را بیان کنید.

از شاخص ترین شاعران عارف است، که در دو محور اندیشه و احساس آثار جاودانه‌ای پدید آورد.

۵- چه عواملی سبک ادبیات فارسی را از خراسانی به عراقی تغییر داد؟ آنها را بررسی کنید.

روی کار آمدن حکومت‌های غزنوی و سلجوقی و تغییر مرکز ادبی و سیاسی از خراسان به عراق عجم.

۶- کدام یک از ویژگی‌های فکری سبک عراقی موجب پیدایش عرفان در قرن هفتم شد؟

ترویج روحیه تسامح و تساهل، خدمت به خلق، آزادگی و اعتقاد به بی ثباتی دنیا.

۷- جدول زیر را تکمیل کنید:

 نام نویسندهنوع نثر کتابموضوع و محتوا
گلستانسعدیمسجعاخلاق و حکمت
مرصاد العبادنجم دایهگاهی ساده و گاهی سجع داردسلوک دین و تربیت نفس
تاریخ جهانگشاعطاملک جوینیمصنوع و دشوارتاریخ: ظهور چنگیز …
saeedjafari
jafarisaeed
پی دی اف درس یکم علوم و فنون ادبی یازدهم
تاریخ ادبیات فارسی در قرنهای ۷، ۸، ۹ بخش۱ (آپارات)
تاریخ ادبیات فارسی در قرنهای ۷، ۸، ۹ بخش۲ (آپارات)
تاریخ ادبیات فارسی در قرنهای ۷، ۸، ۹ بخش۱ (یوتیوپ)
تاریخ ادبیات فارسی در قرنهای ۷، ۸، ۹ بخش۲ (یوتیوپ)