جانها به باد داد که دایم شکسته باد / آن گیسویی که بر سر سرو روان تست
گوشزد: «باد» واژه آرایی نمی سازد؛ زیرا دارای دو معنای متفاوت است. در این بیت جناس به کار رفته است.
شعری از خواجوی کرمانی مناسب برای واژه آرایی، واج آرایی و جناس
نه آخر تو آنی که ما را زیانی / نه آخر توانی که ما را زیانی
مگر زین بسودی که ما را بسودی / وزین بر زیانی که ما را زیانی
چو ما را بهشتی چه ما را بهشتی / چو ما را جهانی چه ما را جهانی
تو پروا نداری که پروانه داری / تو پیمان ندانی که پیمانه دانی
چراغ چه راغی و سرو چه باغی / که دل را امانی و جان را امانی
نه خورشید بامی که خورشید بامی / نه عین روانی که عین روانی
تو آن کاردانی که آن کاردانی / که از دلستانی ز دل دل ستانی
تو آتش نشانی و خواهی که ما را / به آتش نشانی بر آتش نشانی
تو چشمی و چشم از جفای تو چشمه / تو جانی و جان بی وفای تو جانی
تو ماه و مرا پیکر از دیده ماهی / تو خان و مرا خانه از گریه خانی
تو در کار و در کار خواجو نبینی / تو بر خوان و هرگز بخوانم نخوانی (خواجوی کرمانی)
برای آگاهی بیشتر از آرایه واژه آرایی اینجا را کلیک کنید.
پاسخ گزین
در هیچ بیتی به جز بیت ….. «واژه آرایی» دیده نمی شود.
۱) درد پایم کرد منع از خاک بوس درگهت / خاک بر سر میکنم هر ساعتی از دست پا
۲) مگــــــــوی از گــــرفتاری خـــــویشتن / ببین کـیست آن کــــــو گــــــــرفتار نیست
۳) هر آن کـو مهــــر مهر مصطفــــــی را / نهـــــد بر دل بیابد مرتضــــــی را
۴) جوابش داد شکــــر کـــــــای جوانمرد / چه پنداری کــــــزین شکر کــسی خورد؟
گزینه ۱: واژه «پا» بازآمده است. در گزینه۲ «گرفتاری» و «گرفتار» واژه آرایی نمی سازند؛ زیرا معنای یکسان ندارند. در گزینه ۳ مُهر و مِهر جناس ناهمسان حرکتی به شمار می روند و در گزینه ۴ «شکر» نخست اسم خاص و «شکر» دوم به معنای پانیز است.
در کدام بیت دو بار از آرایه «واژه آرایی» استفاده شده است؟
۱) قد عاشقان خم نگیرد چو سنبل / گر او سنبل از ارغوان برنگیرد
۲) گو بهار دل و جان باش و خزان باش، ار نه / ای بسا باغ و بهاران که خزان من و توست
۳) بی عمر زنده ام من و این بس عجب مدار / روز فراق را که نهد در شمار عمر
۴) پای استدلالیان چوبین بود / پای چوبین سخت بی تمکین بود
پاسخ گزینه ۲: «باش» و «خزان» دو بار بازآمده است. در گزینه۱ فقط واژه «سنبل» تکراری است. در گزینه۳ «عمر» بازآمده است. در گزینه۴ «پای» «چوبین» و «بود» بازآمده است.
در کدام بیت سه بار «واژه آرایی» دیده می شود؟
۱) گو بهار دل و جان باش و خزان باش، ار نه / ای بسا باغ و بهاران که خزان من و توست
۲) سر ارادت ما و آستان حضرت دوست / که هر چه بر سر ما می رود، ارادت اوست
۳) عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست / من که یک امروز مهمان توام، فردا چرا
۴) گر تو گرفتارم کنی، من با گرفتاری خوشم / ور خوار چون خارم کنی، ای گُل! بدان خواری خوشم
پاسخ گزینه ۳: در این گزینه سه بار واژه آرایی به کار رفته است: «امروز»، «فردا» و «تو». در گزینه۱ «باش» و «خزان». «بهار» و «بهاران» یک واژه به شمار نمی روند. در گزینه۲ «سر» و «ما». در گزینه۴ فقط واژه «خوشم» و «کنی» تکراری است. «گرفتار» و «گرفتاری» معنای ناهمسان دارند.
در این درس درباره بخشی از موسیقی کلام؛ گفت وگو خواهیم کرد که موضوع علم بدیع است. بدیع دو نمود لفظی و معنوی دارد. عواملی که موسیقی لفظی را پدید میآورند، بدیع لفظی میخوانیم. بدیع معنوی را در سالهای آینده بررسی خواهیم کرد.
بدیع بر چند گونه است؟ نام ببرید.– بدیع لفظی و بدیع معنوی
بدیع لفظی چیست؟– عواملی که موسیقی لفظی را پدید میآورد.
تفاوت بدیع لفظی و معنوی در چیست؟ – در بدیع لفظی اگر واژه را برداریم و مترادف آن را بگذاریم آرایه بدیع از میان میرود؛ ولی در بدیع معنوی با گذاشتن مترادف واژه بدیع از میان نمی رود. مانند: برادر که نه در بند خویش است نه برادر نه خویش است. در این عبارت «خویش» آرایه جناس پدید میآورد. اگر به جای «خویش» «خویشاوند» بگذاریم جناس از بین میرود. پس جناس جزء بدیع لفظی است. یا در مثال زیر:
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند / تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
«ابر و باد و مه خورشید و فلک» مراعات نظیر دارند. اگر به جای «ابر» «سحاب» بگذرایم، باز هم آرایه مراعات نظیر وجود دارد. پس مراعات نظیر جزء بدیع معنوی است.
تکرار واج و واژه در زبان عادی، پسندیده نیست. امّا در زبان ادبی تکرار بر جاذبه، کشش و گوشنوازی سخن میافزاید.
شاعران و نویسندگان متون ادبی یا از تکرار واژه سود میبرند و یا از تکرار واج یا آوا بهره میگیرند؛ گاهی کلّ عبارت یا جمله را هم تکرار میکنند.
واجآرایی: تکرار یک واج (صامت یا مصوّت) در سخن است؛ به گونه ای که بر موسیقی و تأثیر آن بیفزاید.
واج: کوچکترین آوای بی معنای زبان که معناساز است؛ مانند: «ب» و «خ» در «بار» و «خار».
گوشزد: «و» و «ی» میتوانند صامت یا مصوّت باشند؛ بسته به اینکه در کجای هجا بنشینند. اگر واج دوم هجا باشند، مصوّت و در غیر این صورت صامت اند.
خیزید و خز آرید که هنگام خزان است / باد خنک از جانب خوارزم وزان است(منوچهری)
در این بیت، تکرار کدام واجها بر موسیقی و آهنگ کلام افزوده است؟
مصوّت بلند «ا» در بیت، هفت بار تکرار شده است. اگر به موسیقی و آهنگی که از بیت برمی خیزد، دقّت کنیم درمی یابیم که تکرار آگاهانه یک مصوّت تا چه اندازه در غنای موسیقی این بیت مؤثّر بوده و به گوشنوازی آن کمک کرده است. در همین بیت، تکرار صامتهای «خ» و«ز» در مصراع اوّل نیز به عنوان یک عامل ایجاد کننده موسیقی لفظی درخور توجّه است.
پیش از اینت بیش از این، اندیشه عشّاق بود / مهرورزی تو با ما شهره آفاق بود(حافظ)
عشّاق: عاشقان / مهرورزی: عشقبازی/ شهره: شناخته / آفاق: افقها / آفاق: مجاز از همه جهان
بازگردانی:قبل از این بیشتر از اینها به فکر عاشقانت بودی. عشق بازی تو با ما در همه جهان پرآوازه و شناخته بود.
در مثال دوم، شاعر صامت «ش» را در پنج واژه آورده است؛ یعنی، «ش» بیش از هر صامت دیگری تکرار شده و همین امر بر موسیقی بیت و زیبایی آن افزوده است. این تکرار را «واجآرایی» گفته اند؛ زیرا آرایه ای است که از تکرار یک «واج» حاصل میشود.
خوابِ نوشینِ بامدادِ رحیل / باز دارد پیاده را ز سبیل(سعدی)
بازگردانی: خواب شیرین صبح کوچ، انسان پیاده را از سفر و راه بازمی دارد.
در نمونه بالا، تمامی کلمات مصراع اوّل با مصوّت کوتاه « ﹻ » به هم پیوسته اند. تکرار این مصوّت، بر موسیقی بیت افزوده است.
توجّه: واجآرایی صامتها از مصوّتها محسوستر است.
نمونه پرسش:واجآرایی صامتها محسوس تر است یا مصوّتها؟ – صامتها
گوشزد۱: این آرایه نسبی است و با نگرش به سه نکته ارزیابی میشود:
الف)گونه واج: برای نمونه «گ» و «چ» به سادگی شناسایی میشوند و به گوش میآیند؛ ولی «د» اینگونه نیست.
ب)تعداد واج: بازآورد بیشتر یک واج سبب میشود که بیشتر به گوش بیاید.
پ)فاصله واج: اگر فاصله دو واج همسان کم باشد به گوش میرسد. برای نمونه اگر سه بار «ش» پشت سر هم بیاید، تکرار حس میشود؛ ولی اگر فاصله آنها زیاد باشد با سه بار بازآورد «ش» واجآرایی پدید نمیآید؛ مانند نمونه زیر:
شور شراب عشق تو آن نفسم رود ز سر / کاین سر پرهوس شود خاک در سرای تو
نمونه پرسش:در بیت زیر آرایه واجآرایی در ……………. دیده میشود.
(خوابِ نوشینِ بامدادِ رحیل / باز دارد پیاده را ز سبیل)
نمونه پرسش: در بیت زیر تکرار واجهای …………… و ………….. بیش از واجهای دیگر باعث ایجاد آرایه …………. شده است.
(سرو را بین بر سماع بلبلان صبح خیز / همچو سرمستان به بستان، پای کوب و دست زن)
به بیتهای زیر توجّه کنید. در این نمونهها، تکرار واژه بر تأثیر آهنگین بیت، افزوده است.
پس هستی من ز هستی اوست / تا هستم و هست، دارمش دوست(ایرج میرزا)
واژهآرایی: هستی / واجآرایی: س، هـ ، ت
ای دریغا، ای دریغا، ای دریغ / کانچنان ماهی نهان شد زیر میغ(مولوی)
بازگردانی:ای کسی که تکیه گاه و پناه منی؛ ای کسی که در تنهایی و خلوتم زیباترین لحظه های پاک و پرشکوه منی؛ ای کسی که برای من مانند آب رودخانه، شیرین و پرشکوهی.
۲ـ در اشعار زیر، آرایه تکرار (واژهآرایی) را بیابید.
■عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست / من که یک امروز مهمان توام، فردا چرا؟(شهریار)
واژهآرایی: امروز، فردا / واجآرایی: م، ر (مهلت: فرصت)
بازگردانی:زندگانی ما آن اندازه دراز نیست که تو هی امروز و فردا بگویی. من که فقط یک امروز مهمان تو ام، چرا دیدارمان را به فردا می اندازی.
■دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین / به علی شناختم من، به خدا قسم، خدا را(شهریار)
واژهآرایی: علی، خدا / واجآرایی: خ (رخ: چهره)
بازگردانی:ای دل اگر خداشناسی، خدا را با دیدن علی بشناس. به خدا که من خدا را با علی شناختم.
■زمانه قرعه نو میزند به نام شما / خوشا شما که جهان میرود به کام شما(هوشنگ ابتهاج)
واژهآرایی: شما / واجآرایی: ش، ن (قرعه: پشک)
بازگردانی:زمانه به نام شما درآمده است. خوشا به شما که جهان به کام و آرزوی شما گردیده است.
■گر تو گرفتارم کنی، من با گرفتاری خوشم / ور خوار چون خارم کنی، ای گُل! بدان خواری خوشم(ابوالقاسم حالت)
واژهآرایی: خوشم / واجآرایی: گ، ر، خ (گر: اگر) [گرفتار و گرفتاری همچنین خوار و خواری واژهآرایی نیستند.]
بازگردانی:اگر تو، من را گرفتار کنی من با آن گرفتاری خوشم. اگر تو من را پست و خوار کنی، ای گل، باز هم من با آن خواری می سازم.
■گَرَم بازآمدی محبوب سیم اندام سنگین دل / گُل از خارم برآوردی و خار از پای و پای از گِل(سعدی)
بازگردانی: اگر جهان اظهار پشیمانی کند، به او اعتماد نکن؛ زیرا انسان بدعهد زود از پشیمان شدنش پشیمان می شود و دوباره عهد می شکند.
■یک عمر پریشانی دل، بسته به مویی است / تنها سر مویی ز سر موی تو دورم(قیصر امین پور)
واژهآرایی: سر، موی / واجآرایی: م (پریشانی: آشفتگی)
بازگردانی:مدت هاست که آشفتگی دل من بسته موی دلبر است. من فقط به اندازه یک سر مو از تو دور افتاده ام.
■هر کجا دردی است درمانیش هست / درد عشق است آنکه درمانیش نیست(سلمان ساوجی)
واژهآرایی: درد، است، درمانیش / واجآرایی: د، ر
بازگردانی:هر کجا دردی وجود دارد، درمانی هم دارد. فقط درد عشق است که درمان ندارد.
۳- غزلی از دیوان حافظ بیابید که نمونه مناسبی برای کاربرد واجآرایی و واژهآرایی باشد؛ سپس مشخّص کنید، کدام واجها و واژهها در ایجاد این آرایهها، مؤثّرند. – به عهده دانش آموزان
برای آشنایی بیشتر با واج آرایی و پرسش های تستی به این تاربرگ بروید.