بایگانی برچسب: s

آموزه هشتم:‌ اختیارات شاعری۲ (وزنی)

اختیار زبانی، قابلیت‌ها و تسهیلاتی در تلفّظ برای شاعر فراهم می سازد تا به ضرورت وزن از آن استفاده کند؛ بی آنکه موجب تغییر در وزن شود امّا اختیار وزنی امکان تغییراتی کوچک در وزن است؛ تغییراتی که گوش فارسی زبانان آنها را عیب نمی شمارد. این اختیار را که به وزن و آهنگ شعر مربوط می شود «اختیار وزنی» می نامند.

● اختیار وزنی چیست؟ – اختیار وزنی امکان تغییراتی کوچک در وزن است؛ تغییراتی که گوش فارسی زبانان آنها را عیب نمی شمارد.

اختیارات وزنی

۱- بلند بودن هجای پایان مصراع: هجای پایانی مصراع‌ها (چه کوتاه باشد، چه کشیده) همواره بلند به حساب می آید و با علامت (-) نشان داده می شود:

سرو را مانی ولیکن سرو را رفتار نه / ماه را مانی ولیکن ماه را گفتار نیست (سعدی)

سرو را مانی

آخرین هجا در مصراع اوّل کوتاه و در پایان مصراع دوم، هجای کشیده است؛ امّا شاعر آنها را بلند به حساب آورده است، بدون آنکه خللی در وزن ایجاد شود. بنابراین در پایان مصراع، هجای کشیده و کوتاه و بلند تفاوتی ندارند؛ زیرا هر چه باشد، هجای بلند محسوب می شود.

۲- آوردن فاعِلاتُن به جای فَعِلاتُن: شاعر می تواند فقط در رکن اوّل مصراع به جای فعلاتن (–UU)، فاعلاتن (–U-) بیاورد. البتّه عکس آن درست نیست؛ یعنی نمی توان به جای فاعلاتن از فعلاتن استفاده کرد:

یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد /  به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد (حافظ)

۱- در سال گذشته آموختیم که این قاعده در هجای پایان نیم مصراع اوزان همسان دولختی نیز اعمال می شود.

۳- ابدال: شاعر می تواند در میان مصراع به جای دو هجای کوتاه کنار هم، یک هجای بلند بیاورد؛ یعنی بیاورد؛ امّا عکس آن صادق نیست.

یعنی به جای (-UU) فَعِلن می تواند  فَعْ لنُ(–) بیاورد؛

چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست / سخن شناس نه ای جان من خطا اینجاست (حافظ)

همان گونه که دیدیم، شمارِ هجاهای مصراع نخست، ۱۵ هجا است و مصراع دوم ۱۴ هجا دارد. شاعر در رکن پایانی مصراع دوم، یک هجای بلند را معادل دو هجای کوتاه رکن پایانی مصراع اول قرار داده است. باید توجه داشت اصل دو هجای کوتاه است. به بیان دیگر برای نام گذاری وزن بیت، دو هجای کوتاه، معیار تعیین وزن شعر خواهد بود.

توجه:

این اختیار شاعری در دو هجای ماقبل آخر بسیار رایج است و حتی در تمام مصراع‌های یک شعر ممکن است استفاده شود. لازم است بدانیم در ارکانی مانند، مفتعلن (-UU-)، فعلاتن (- -UU) و مستفعلُ (UU – -) کاربرد آن کم است، یعنی شاعر می تواند بنابه ضرورت به جای هریک از اینها مفعولن بیاورد؛ امّا معیار تعیین وزن شعر دو هجای کوتاه است. (مَفعولُ مَفاعِلُن فَعولُن)

۴- قلب: شاعر می تواند بنا به ضرورت وزن، یک هجای بلند و یک هجای کوتاه کنار هم را جابه جا کند و به جای یک هجای کوتاه و یک هجای بلند (-U)، یک هجای بلند و یک هجای کوتاه (U-) بیاورد یا برعکس:

کیسه هنوز فربه است، با تو از آن قوی دلم / چاره چه خاقانی اگر، کیسه رسد به لاغری (خاقانی)

خط عروضی: کیسِ هَنوز فَربِهَست، با تُ اَزان قَوی دِلَم / چارِ چِ خاقانی یَگَر، کیسِ رَسَد بِ لاغَری

بازگردانی: من هنوز توانگرم برای همین مطمئنم که یارم من را رها نخواهد کرد؛ امّا اگر تهیدست شوم چه کنم که دیگر یار به من توجه نخواهد داشت.

در رکن دوم مصراع دوم به جای مَفاعِلُن (-U-U)، مُفتَعِلُن (-UU-) آمده است. کاربرد این قابلیت وزنی، بسیار کم است و تنها در مفتعلن و مفاعلن رخ می دهد.

سعید جعفری
آموزگاری سعید جعفری
سعید جعفری

برای آشنایی بیشتر با شیوه یافت وزن شعر اینجا را کلیک کنید.

علوم ۳ بیسترس سعید جعفری
سعید جعفری

خودارزیابی

۱- تفاوت اختیارات زبانی و اختیارات وزنی چیست؟ – اختیار زبانی، قابلیت‌ها و تسهیلاتی در تلفّظ برای شاعر فراهم می سازد تا به ضرورت وزن از آن استفاده کند؛ بی آنکه موجب تغییر در وزن شود؛ امّا اختیار وزنی امکان تغییراتی کوچک در وزن است؛ تغییراتی که گوش فارسی زبانان آنها را عیب نمی شمارد.

۲- کلمات «که» (U) کشت (-U) در کجای مصراع با کلمه «کش» (-) برابر است؟ این اختیار از کدام نوع است؟ – در هجای پایان مصراع. این اختیار وزنی است.

۳- پس از تقطیع هجایی ابیات زیر، اختیارات وزنی را تعیین کنید:

الف) دست در دامن مولا زد در / که علی بگذر و از ما مگذر (شهریار)

خط عروضی:‌ دَست دَر دامَنِ مُوْلا زَد دَر / کِ علی بُگذَرُ اَز ما مَگذَر

اختیار وزنی) آوردن فاعلاتن به جای فعلاتن در مصراع نخست / ابدال: در هجای نهم مصراع نخست و  مصراع دوم.

ب) تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار / که رحم اگر نکند مدّعی خدا بکند (حافظ)

خط عروضی:‌ تُ با خُدایِ خُد اَنداز کارُ دِل خُش دار / کِ رَحمَ گَر نَکُنَد مُددَعی خُدا بِکُنَد

اختیار وزنی: هجای پایانی مصراع‌ نخست کشیده است؛ ولی بلند به شمار آمده است. / ابدال: در هجای سیزدهم مصراع نخست.

پ) کیست که پیغام من به شهر شروان برد / یک سخن از من بدان مرد سخندان برد (جمال الدّین عبدالرزّاق)

خط عروضی:‌ کیست کِ پِیغامِ مَن بِ شَهرِ شِروان بَرَد / یِک سُخَنَز مَن بِدان مَردِ سُخَندان بَرَد

اختیار وزنی: قلب: سخنور در پایه آوایی سوم مصراع نخست به جای مفتعلن، مفاعلن آورده است.

ت) یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم / دولت صحبت آن مونس جان ما را بس (حافظ)

خط عروضی:‌ یار با ماست چِ حاجَت کِ زیادَت طَلَبیم / دُوْلَتِ صُحبَتِ آن مونِسِ جان ما را بَس

اختیار وزنی: در پایه آوایی نخست مصراع نخست و دوم به جای فعلاتن، فاعلاتن آورده است. / هجای پایانی مصراع نخست را کشیده آورده است./ ابدال: در پایه آوایی چهارم مصراع دوم به جای فعلن، فع لن آورده است.

ث) خارکش پیری با دلق درشت / پشته خار همی برد به پشت (جامی)

خط عروضی: خارکشْ پیری با دَلقِ دُرُشت / پُشتِ یِ خار هَمی بُرد بِ پُشت

اختیار وزنی: در پایه آوایی نخست مصراع نخست و دوم به جای فعلاتن، فاعلاتن آورده است. / در پایه آوایی دوم مصراع نخست به جای فعلاتن، مفعولن آورده است. / هجای پایانی در دو مصراع کشیده است.

ج) با که گویم به جهان محرم کو؟ / چه خبر گویم با بی خبران؟

خط عروضی: با کِ گویَم بِ جَهان، مَحرَم کو؟ / چِ خَبَر گویم با بی خَبَران؟ (مولوی)

اختیار وزنی: ابدال: در پایه آوایی سوم مصراع نخست به جای فعلن، فع لن آمده است. / ابدال: در پایه آوایی دوم مصراع دوم به جای فعلاتن، مفعولن آمده است.

چ) به وفای دل من ناله برآرید چنانک / چنبر این فلک شعوذه گر بگشایید (خاقانی)

خط عروضی:‌ بِ وَفایِ دِلِ مَن نالِ بَرارید چُنانک / چَنبَرِ این فَلَکِ شَعَوذِ گَر بُگشایید

اختیار وزنی: در پایه آوایی چهارم مصراع دوم به جای فعلن، فع لن آورده است. / در پایه آوایی نخست مصراع دوم به جای فعلاتن، فاعلاتن آورده است. / هجای پایانی هر دو مصراع کشیده است./ اختیار زبانی: تغییر کمیت مصوت در هجای چهارم مصراع نخست و هجای سوم و هجای هفتم در مصراع دوم / حذف همزه در هجای یازدهم مصراع نخست

۴- وزن ابیات زیر را بیابید و اگر اختیارات شاعری در آنها وجود دارد، مشخص نمایید.

الف) دیگر دلم هوای سرودن نمی کند / تنها بهانه دل ما در گلو شکست (قیصر امین پور)

خط عروضی:‌ دیگَر دِلَم هَوایِ سُرودَن نِمی کُند / تَنها بَهانِ یِ دِلِ ما دَر گَلو شِکَست (مُستَفعِلُن مَفاعِلُ مُستَفعِلُن فَعل)

اختیار وزنی) بلند بودن هجای پایانی در مصراع دوم. / اختیار زبانی) تغییر کمیت مصوت در هجای ششم مصراع دوم

ب) من به زبان اشک خود می دهمت سلام و تو / بر سر آتش دلم همچو زبانه می روی (شفیعی کدکنی)

خط عروضی:‌ مَن بِ زَبانِ اَشکِ خُد می دَهَمَت سَلامُ تُ / بَر سَرِ آتَشِ دِلمَ هَمچُ زَبانِ می رَوی

اختیار وزنی) بلند بودن هجای پایانی در مصراع نخست / اختیار زبانی) تغییر کمیت مصوت در هجای ششم مصراع دوم

پ) دلم شکسته تر از شیشه‌های شهر شماست / شکسته باد کسی کاین چنینمان می خواست (سهیل محمودی)

خط عروضی:‌ دِلَم شِکَستِ تَرَز شیشهِ هایِ شَهرِ شُماست / شِکَستِ باد کَسی کین چُنینِمان می خاست

اختیار وزنی) کشیده بودن هجای پایانی در مصراع نخست و دوم / ابدال: آوردن «فع لن» به جای «فعلن» در مصراع دوم. / اختیار زبانی) حذف همزه در هجای هفتم مصراع نخست و هجای هشتم مصراع دوم

ت) من ندانم به نگاه تو چه رازی است نهان / که من آن راز توان دیدن و گفتن نتوان (رعدی آذرخشی)

خط عروضی:‌ مَن نَدانَم بِ نگِاهِ تُ چِ رازیست نِهان / کِ مَنان راز توان دیدَنُ گُفتَن نَتَوان

اختیار وزنی) فاعلاتن به جای فعلاتن در هر مصراع نخست. / اختیار زبانی) حذف همزه در هجای سیزدهم مصراع نخست و هجای سوم مصراع دوم / تغییر کمیت مصوت در هجای هشتم مصراع نخست

اختیار وزنی

پایه آوایی یا وزن واژه

پایه آوایی
پایه آوایی و وزن شناسی
علوم ۳ بیسترس سعید جعفری
سعید جعفری

پی دی اف اختیارات شاعری وزنی

آموزه پنجم: اختیارات شاعری(۱)

تاکنون آموختیم که وزن و آهنگ شعر در دو مصراع آن چنان هماهنگی دارند که گوشِ آشنا به وزن شعر، از شنیدن آن، موسیقی هموار و گوش نوازی را درک می کند.

دو مصراع یک بیت، از دیدِ ضرب‌آهنگ و چینشِ نشانه‌های هجایی باید بسیار منظّم و دقیق با یکدیگر هم آوایی و همخوانی داشته باشند.

هماهنگی موسیقایی مصراع‌ها، بیانگرِ نظام و انسجام بافتِ آهنگین و همگونی چینش نشانه‌های آوایی است. گاهی تناسب آوایی، یکسانی و هم نوایی مصراع‌ها، دستخوشِ ناهمگونی‌ها و ناهماهنگی‌هایی می شود.

شاعران برای اینکه این ناهماهنگی را به همواری، تبدیل کنند و از ناهمواری‌های ایجاد شده در سخن برَهَند، از قابلیت‌هایی بهره می برند که به آن «اختیارات شاعری» می گویند. این اختیارات به دو نوع  «زبانی» و «وزنی»  تقسیم می شوند.

● اختیارات شاعری چیست؟ – شاعران برای اینکه ناهماهنگی‌های شعر را به همواری، تبدیل کنند و از ناهمواری‌های ایجاد شده در سخن برَهَند، از قابلیت‌هایی بهره می برند که به آن «اختیارات شاعری» می گویند.

● اختیارات شاعری چند نوع است؟ نام ببرید. –  اختیارات زبانی، اختیارات وزنی

علوم ۳ بیسترس سعید جعفری
سعید جعفری

اختیارات زبانی

اختیاراتی که شاعر با نحوه بیان و شیوه تلفّظ خود اعمال می کند. این اختیارات بر دو نوع است:

● اختیار زبانی چیست؟ – اختیاراتی که شاعر با نحوه بیان و شیوه تلفّظ خود اعمال می کند.

۱- لازم به ذکر است که شاعر در صورت نیاز از اختیارات زبانی و وزنی بهره می گیرد.

۱- حذف همزه

اگر پیش از همزه آغاز هجا، صامتی بیاید (همزه، بین یک صامت و یک مصوّت قرار گیرد( می توان آن را حذف کرد.

بیت زیر را می خوانیم:

سعدی نظر از رویت کوته نکند هرگز / ور روی بگردانی، در دامنت آویزد (سعدی)

خط عروضی: سَعدی نَظَرَز رویَت کوتَه نَکَند هَرگِز / وَر روی بِگردانی، دَر دامَنَتاویزَد

پایه‌های آواییسَع  دی  نَظَ  رَز  رو  یَت کو  تَه  نَکُ  نَد  هَر  گِز
پایه‌های آواییوَر  رو  ی بِ  گَر  دا  نیدَر  دا  مَنَ  تا  وی  زَد
وزنمَفعولُمفاعیلنمَفعولُمفاعیلن

با خوانش درست بیت و تعیین پایه‌های آوایی، می بینیم که وزن این بیت، همسانِ دولخَتی است. (مُستَفعِلُ مَفعولُن)

اکنون همین بیت را با قراردادن نشانه‌های هجایی می سنجیم تا به این اختیار شاعری بیشتر پی ببریم:

پایه‌های آواییسَع  دی  نَظَ  رَز  رو  یَت کو  تَه  نَکُ  نَد  هَر  گِز
پایه‌های آواییوَر  رو  ی بِ  گَر دا  نیدَر  دا  مَنَ  تا  وی  زَد
نشانه‌های هجایی– -UU- – –– -UU- – –
وزنمَفعولُمفاعیلنمَفعولُمفاعیلن

با توجه به پایه‌های آوایی بیت و مقایسه هجاهای دو مصراع، پی می بریم که شاعر در هجای پنجم مصراع اوّل و دوازدهم مصراع دوم از اختیار زبانی حذف همزه استفاده کرده است. اگر بیت را بدون حذف همزه می خواندیم، بی شک، وزن اصلی بیت، حاصل نمی شد.

۲- تغییر کمیت مصوّت‌ها

شاعر در مواردی خاص مختار است که به ضرورت وزن شعر، مصوّت کوتاه را بلند یا مصوّت بلند را کوتاه تلفّظ کند:

الف)  بلند تلفّظ کردن مصوّت‌های کوتاه (کوتاه ← بلند)

گاهی شاعر بنا به ضرورت، کسره اضافه و «و» (ضمّه) عطف یا ربط و نیز مصوّت‌های کوتاه پایان کلمه را بلند به حساب می آورد:

به نمونه زیر توجّه کنید:

نسیم صبح را گفتم که با او جانبی داری / کز آن جانب که او باشد، صبا عنبرفشان آید (سعدی)

خط عروضی: نَسیمِ صُبح را گُفتَم کِ با او جانِبی داری / کَزان جانِب کِ او باشَد، صَبا عَنبَرفِشان آیَد

پایه‌های آوایینَ   سی   مِ   صُبح  را  گُف  تَم کِ  با  او  جانِ  بی  دا  ری
پایه‌های آواییکَ  زان  جا   نِب کِ  او  با  شَدصَ  با  عَن  بَرفِ  شان  آ  یَد
نشانه‌های هجایی U- – – U- – – U- – – U- – –
وزنمفاعیلنمفاعیلنمفاعیلنمفاعیلن

شاعر در هجای سوم مصراع اوّل این بیت، کسره اضافه پایانِ واژه را بلند تلفّظ کرده است تا با هجای معادلش در مصراع بعد، همسان گردد و وزن بیت «مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن» به دست آید.

اکنون بیتی دیگر:

به صد جان ارزد آن رغبت که جانان / نخواهم گوید و خواهد به صد جان          (نظامی)

خط عروضی: بِ صَد جانرزَدان رِغبَت کِ جانان / نَخاهَم گویَدُ خاهَد بِ صَد جان

پایه‌های آواییبِ  صَد  جا   نَرزَ  دان  رِغ  بَت کِ   جا   نان
پایه‌های آوایینَ  خا  هَم  گو یَ   دُ    خا   هَدبِ  صَد  جان
نشانه‌های هجایی U- – – U – – – U – –
وزنمفاعیلنمفاعیلنمفاعی(فَعولُن)

شاعر در هجای ششم مصراع دوم، برای همسانی هجاها و رسیدن به آهنگ و وزن مناسبِ بیت، به ضرورت «و» ربط را به صورت کشیده تلفّظ کرده است تا هجای بلند به شمار آید.

به بیت زیر توجّه کنید:

همه کارم ز خودکامی به بدنامی کشید آخر / نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها (حافظ)

خط عروضی: هَمِ کارَم زِ خُدکامی بِ بَدنامی کِشیداخِر / نَهان کی مانَدان رازی کَزو سازَند مَحفِل‌ها

پایه‌های آواییهَـ  مِ   کا   رَمزِ  خُد  کا  می بِ  بَد  نا   میکِ  شی  دا  خِر
پایه‌های آوایینَ  هان  کی  ما نَ  دان  را  زیکَ  زو  سا  زَند  مَح  فِل  ها
نشانه‌های هجاییU – – –U – – –U- – –U- – –
وزنمفاعیلنمفاعیلنمفاعیلنمفاعیلن

شاعر در هجای دوم مصراع اوّل بیت بالا، مصوّت کوتاه پایان کلمه را بلند تلفّظ کرده است.

در مثال زیر، شاعر / -ُ / در واژه «تو» را به ضرورت وزن شعر، بلند در نظر گرفته است تا ناهمواری در آهنگ و وزن شعر پدیدار نگردد.

تو کجایی تا شوم من چاکرت / چارقت دوزم کنم شانه سرت (مولوی)

خط عروضی: تُ کُجایی تا شَوَم مَن چاکِرَت / چارُقَت دوزَم کُنَم شانِ سَرَت  / چارق: کفشی چرمی با بندهای بلند که به دور پا پیچیده می شود.

پایه‌های آواییتُ   کُ  جا  ییتا  شَ  وَم  مَن چا  کِ  رَت
پایه‌های آواییچا  رُ  قَت  دو زَم  کُ  نَم  شانِ  سَ  رَت
نشانه‌های هجایی-U- –-U- –-U-
وزنفاعِلاتُنفاعِلاتُنفاعلن

همچنین در هجای نهم مصراع دوم مصوّت کوتاه / -ِ / را نیز بلند در نظر گرفته است، این مورد از اختیارات زبانی شاعر است تا از دو نوع تلفّظ، آن را که برای آهنگ شعرش مناسب تر است، در نظر بگیرد.

■ شاعران به ندرت مصوّت کوتاه / ﹷ / را بلند در نظر گرفته اند:

نه سبو پیدا در این حالت، نه آب / خوش ببین و اللهُ اعلم باِلصّواب (مولوی)

خط عروضی: نَ سَبو پِیدا دَرین حالَت، نَ آب / خُش بِبین وَللاهُ اَعلَمُ بِصصَواب

پایه‌های آوایینَ  سَ  بو  پِیدا  دَ  رین  حا لَت    نَ   آب
پایه‌های آواییخُش  بِ  بین  وَل لا  هُ  أع  لَمبِص  صَ  واب
نشانه‌های هجایی-U- –-U- –-U-
وزنفاعِلاتُنفاعِلاتُنفاعلن

ب) کوتاه تلفّظ کردن مصوّت‌های بلند (بلند ← کوتاه)

در کلماتی که به مصوّت بلند / و/ و /ی/ ختم می شوند، اگر بعد از آن مصوّت‌ها، مصوّتی بیاید، شاعر اختیار دارد که مصوّت‌های بلند / و/ و / ی/ را کوتاه تلفّظ کند. ضمنا میان دو مصوّت، صامت «ی» قرار می گیرد که آن را «ی» میانجی می نامند.

«ی» میانجی چیست؟ – هرگاه دو صدادار به یکدیگر برسند، تلفظ آنها دشوار می شود؛ ازین رو میان آن دو یک واج بی صدا قرار می گیرد تا تلفظ ساده تر شود. به این واج بی صدا واج میانجی می گویند. مانند: زرده ی تخم مرغ. (واج‌های میانجی: یک و گاج)

در دام فتاده آهویی چند / محکم شده دست و پای در بند (نظامی)

خط عروضی: دَر دام فِتادِ آهُیی چَند / مُحَکم شُدِ دَستُ پای دَر بَند

پایه‌های آواییدَر  دا  مفِ  تا  دِ  آ هو  یی  چَند
پایه‌های آواییمُح  کَم  شُ دِ  دَس  تُ  پای  دَر   بَند
نشانه‌های هجایی– -UU- U-U – –
وزنمَفعولُمَفاعِلُنفَعولُن

یا مستفعلُ فاعِلاتُ فَع لُن (مُستَفْ)

هجای هشتم مصراع اوّل بیت، بلند و هجای معادلش در مصراع دوم کوتاه است. هجای کوتاه مصراع دوم را نمی توان بلند تلفّظ کرد؛ امّا هجای بلند مصراع اوّل را کوتاه تلفّظ می کنیم تا با معادل خود در مصراع بعد همسان گردد.

همچنین در مثال زیر، مصوّت بلند/ و/ در واژه ابرو که به ضرورت وزن، کوتاه تلفّظ می شود:

پیش کمان ابرویش لابه همی کنم؛ ولی / گوش کشیده است از آن گوش به من نمی کند  (حافظ)

خط عروضی: پیشِ کَمانِ ابرُیَش لابِ هَمی کُنَم؛ وَلی / گوش کِشیدِ اَستَزان گوش بِ مَن نِمی کُنَد 

پایه‌های آواییپی  شِ  کَ  مانِ  اَب  رو  یَش لا  بِ  هَ  میکُ  نَم  وَ  لی
پایه‌های آواییگو  ش  کِ  شی دِ  اَس  تَ  زانگو ش  بِ  مَننِ  می  کُ  نَد
نشانه‌های هجایی-UU-U-U--UU-U -U-
وزنمُفتَعِلُنمَفاعِلُنمُفتَعِلُنمَفاعِلُن

توجّه (۱)

مصوّت بلند / و/ در کلمات تک هجایی بو، رو، جو، مو و … هیچ گاه کوتاه نمی شود؛ امّا در کلمه «سو» در صورت اضافه شدن به کلمه‌‌ای دیگر، ممکن است کوتاه شود:

پس سوی کاری فرستاد آن دگر / تا از این دیگر شود او با خبر (مولوی)

خط عروضی: پس سویِ کاری فِرِستادان دِگَر / تا اِزین دیگَر شَوَد او با خَبَر

پایه‌های آواییپس  سو  یِ  کاری فِ  رِس تادان  دِ  گَر
پایه‌های آواییتا   اَ  زین  دی گَر  شَ  وَد  اوبا  خَ  بَر
نشانه‌های هجایی– U- –-U – –– U-
وزنفاعِلاتُنفاعِلاتُنفاعلن

توجّه (۲)

اگر مصوّت بلند/ (ی)/ در کلماتی مانند: بیا، گیاه، عامیانه، زیاد، سیاست، بیاموز، قیامت و واژه‌هایی از این قبیل بیاید، همواره کوتاه است:

بیا تا قدر یکدیگر بدانیم / که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم (مولوی)

خط عروضی: بِیا تا قَدرِ یِکدیگَر بِدانیم / کِ تا ناگَه زِ یِکدیگَر نَمانیم

پایه‌های آواییبِ  یا  تا  قَدرِ یِک  دی  گَربِ  دا  نیم
پایه‌های آواییکِ  تا   نا  گَهزِ  یِک دی  گَرنَ  ما  نیم
نشانه‌های هجاییU – – –U- – –U – –
وزنمفاعیلنمفاعیلنمفاعی(فَعولُن)
سعید جعفری
سعید جعفری دبیر فارسی، عربی و انگلیسی

برای آشنایی بیشتر با شیوه یافت وزن شعر اینجا را کلیک کنید.

خودارزیابی

۱- مصوّت بلند «ی» در چه صورت همیشه کوتاه و مصوّت بلند «و» در چه صورت همیشه بلند تلفظ می شود؟

مصوّت بلند/ (ی)/ در کلماتی مانند: بیا، گیاه، عامیانه، زیاد، سیاست، بیاموز، قیامت و واژه‌هایی از این قبیل بیاید، همواره کوتاه است/ مصوّت بلند / و/ در کلمات تک هجایی بو، رو، جو، مو و … هیچ گاه کوتاه نمی شود؛ امّا در کلمه «سو» در صورت اضافه شدن به کلمه‌‌ای دیگر، ممکن است کوتاه شود.

۲- تقطیع مثال‌های زیر، به صورتی که بین کمانک تقطیع شده است، با کدام اختیارات شاعری مطابقت دارد؟

جادویی U- بلند← کوتاهساقی ما UU- بلند← کوتاهآهوی دشت U – – U بلند← کوتاه / کوتاه← بلند
درخت دوستی U- – –U- کوتاه← بلندسوی من UU- بلند← کوتاهبهانه U- کوتاه← بلند
تو گفتی – – کوتاه← بلندشب و روز U-U کوتاه← بلند 

۳- پس از تقطیع هجایی ابیات زیر، اختیارات شاعری زبانی به کاررفته در هر کدام را مشخص کنید.

الف) گفت: ای پسر این نه جای بازی است / بشتاب که جای چاره سازی است (نظامی)

خط عروضی: گُفتِی پِسَرین نَ جایِ بازیست / بِشتاب کِ جایِ چارِ سازیست (مصراع نخست: هجای دوم و پنجم و دهم: حذف همزه/ مصراع دوم: هجای دهم: حذف همزه) [مُستَفعِلُ فاعِلاتُ مُستَف]

پایه‌های آواییگُف  تِی  پِسَ  رین  نَ  جا یِ  با  زیست
پایه‌های آواییبِش  تا  ب کِ  جا  یِ  چارِ  سا  زیست
نشانه‌های هجایی– -UU-U-U- –
وزنمَفعولُمَفاعِلُنفَعولُن

ب) فریاد که در رهگذر آدم خاکی / بس دانه فشاندند و بسی دام تنیدند (فروغی بسطامی)

خط عروضی: فَریاد کِ دَر رَهگُذَرِ آدَمِ خاکی / بَس دانِ فِشاندَندُ بَسی دام تَنیدَند (در هجای نهم مصراع نخست: کوتاه← بلند)

پایه‌های آواییفر  یا  دکِ  دَر  رَه  گُ ذَ  رِ  آ  دَمِ  خا  کی 
پایه‌های آواییبس  دا  نِ فِ  شان  دَن  دبَ  سی  دا  متَ  نی  دَند
نشانه‌های هجایی– -UU- – UU- -UU- –
وزنمَفعولُمفاعیلمفاعیلفَعولُن

[مُستَفعِلُ مُستَفعِلُ مُستَفعِلُ مُستَف]

پ) بر همه اهل جهان سیّد و سرور علی است / در رهِ دین خدا،‌ هادی و رهبر علی است (قدسی مشهدی)

خط عروضی: بَر هَمِ اَهلِ جَهان سَییِدُ سَروَر عَلیست / دَر رَهِ دین خدا، هادیُ رَهبَر عَلیست (مصراع نخست: هجای پنجم کوتاه← بلند؛ هجای چهاردم حذف همزه / مصراع دوم: هجای پنجم کوتاه ← بلند؛ هجای نهم: بلند ←کوتاه؛ هجای چهاردم حذف همزه)

پایه‌های آواییبر  هـَ  مِ  اَهـ لِ  ج  هان سِی  یِ  دُ سَروَر  عَ  لیست
پایه‌های آواییدر  ر  ه  دی نِ  خ  دا ها  دی  یُ رهبَر  ع  لیست
نشانه‌های هجایی-UU--U--UU--U-
وزنمُفتَعِلُنفاعلنمُفتَعِلُنفاعلن

ت) ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی / چه کنم که هست اینها گل باغ آشنایی (عراقی)

خط عروضی: زِ دُ دیدِ خون فِشانَم زِ غَمَت شَبِ جُدایی / چِ کُنَم کِ هَست اینها گُلِ باغِ آشنایی (مصراع نخست: هجای سیزدهم تغییر کمیت مصوّت کوتاه← بلند)

پایه‌های آواییزِ   دُ   دی  دِخون  فِ  شا  نَم زِ  غَ  مَت شَبِ  جُ  دا  یی
پایه‌های آواییچِ  کُ  نَم  کِ هَس  ت  این  هاگُ  لِ با  غِآ  شِ  نا  یی
نشانه‌های هجاییU – UU-U- –U – UU-U- –
وزنفعلاتُفاعِلاتُنفعلاتُفاعِلاتُن

ث) تفرّج کنان در هوا و هوس / گذشتیم بر خاک بسیار کس (سعدی)

خط عروضی: تفَررُج کُنان دَر هَوا وُ هَوَس / گُذَشتیم بَر خاکِ بِسیار کَس (مصراع نخست: هجای نهم تغییر کمیت مصوّت کوتاه← بلند)

پایه‌های آواییتَ  فَر  رُجکُ  نان  دَرهـَ  وا  وُهَـ  وَس
پایه‌های آواییگُ  ذَش  تی م  بَر  خاکِ  بِس  یار  کَس
نشانه‌های هجاییU- –U- –U- –U-
وزنفَعولُنفَعولُنفَعولُنفعل

ج) من نمی گویم زیان کن یا به فکر سود باش / ای ز فرصت بی خبر در هر چه هستی، زود باش (بیدل)

خط عروضی: مَن نِمی گویَم زِیان کُن یا بِ فِکرِ سود باش / اِی زِ فُرصَت بی خَبَر دَر هَر چِ هَستی، زود باش (مصراع نخست: هجای دوازدهم تغییر کمیت مصوّت کوتاه← بلند)

پایه‌های آواییمَن  نِ  می  گویَم  زِ  یان  کن یا  بِ  فِک  رِسو  د  باش
پایه‌های آواییاِی  ز  فر  صَت بی  خَ  بَر  دَرهَر  چ  هَس  تیزو  د  باش
نشانه‌های هجایی-U- –-U- –-U- –-U-
وزنفاعِلاتُنفاعِلاتُنفاعِلاتُنفاعلن

چ) بیچارگی ورا چو دیدند / در چاره گری زبان کشیدند (نظامی)

خط عروضی: بیچارِگی یِ وِرا چُ دیدَند / دَر چارِ گَری زَبان کِشیدَند (مصراع نخست: هجای چهارم و پنجم تغییر کمیت مصوّت)

پایه‌های آواییبی  چا  رِگی  یِ  وِ  را چ ُ دی  دَند
پایه‌های آواییدَر  چا  رِ گَ  ری  زَ  بانکِ  شی  دَند
نشانه‌های هجایی– -UU-U –U – –
وزنمَفعولُمَفاعِلُنفعول

[مُستَفعِلُ فاعِلاتُ مُستَف]

ح) خَلَد گر به پا خاری آسان برآید / چه سازم به خاری که در دل نشیند؟ (طبیب اصفهانی)

خط عروضی: خَلَد گر بِ پا خاری یاسان براید / چِ سازَم بِ خاری کِ دَر دِل نِشینَد؟ (مصراع نخست: هجای هفتم؛ تغییر کمیت مصوّت بلند ← کوتاه / هجای هشتم و یازدهم؛ حذف همزه)

پایه‌های آواییخَ  لَد  گَربِ  پا  خارِی  یا  سانبَ  را  یَد
پایه‌های آواییچِ  سا  زَم بِ  خا  ری کِ  دَر  دِلنِ  شی  نَد 
نشانه‌های هجاییU- –U- –U- –U- –
وزنفَعولُنفَعولُنفَعولُنفَعولُن

خ) همه برگ بودن همی ساختی / به تدبیر رفتن نپرداختی (سعدی)

خط عروضی: هَمِ بَرگِ بودن هَمی ساختی / بِ تَدبیرِ رَفتن نَپَرداختی (مصراع نخست: هجای دوم تغییر کمیت مصوّت کوتاه← بلند)

پایه‌های آواییهَـ  مِ  بَرگِ  بو  دَنهَـ  می  ساخ  تی 
پایه‌های آواییبِ  تَد  بی رِ  رَف  تَن نَ  پَر  داخ  تی
نشانه‌های هجاییU- –U- –U- –U-
وزنفَعولُنفَعولُنفَعولُنفعل

د) آمد سوی کعبه سینه پرجوش /  چون کعبه نهاد حلقه در گوش (نظامی)

خط عروضی: آمَد سُیِ کَعبِ سینِ پُرجوش /  چُن کَعبِ نَهاد حَلقِ دَر گوش (مصراع نخست: هجای سوم تغییر کمیت مصوّت بلند ← کوتاه)

پایه‌های آواییآ  مَد  سویِ  کَع  بِ  سی نِ  پُر جوش
پایه‌های آواییچُن  کَع  بِ نَ  ها  د  حَلقِ  دَر  گوش
نشانه‌های هجایی– -UU-U –U – –
وزنمَفعولُمَفاعِلُنفَعولُن

ذ) سوی چاره گشتم ز بیچارگی / ندادم بدو سر به یکبارگی (فردوسی)

خط عروضی: سُیِ چارِ گَشتَم زِ بیچارِگی / نَدادَم بِدو سَر بِ یِک بارِگی (مصراع نخست: هجای نخست تغییر کمیت مصوّت بلند ← کوتاه؛ هجای دوم: کوتاه← بلند)

پایه‌های آواییسو  یِ  چارِ  گَش  تَم زِ  بی  چارِ  گی
پایه‌های آوایینَ  دا  دَم بِ  دو  سَر بِ  یِک  بارِ  گی
نشانه‌های هجاییU- –U- –U- –U-
وزنفَعولُنفَعولُنفَعولُنفعل

ر) نکوهش مکن چرخ نیلوفری را / برون کن ز سر باد و خیره سری را (ناصرخسرو)

خط عروضی: نکوهش مَکُن چَرخِ نیلوفَری را / بُرون کُن زِ سَر بادُ خیرِ سَری را (مصراع دوم: هجای نهم تغییر کمیت مصوّت کوتاه← بلند)

پایه‌های آوایینِ  کو  هِشنَ  کُن  چَرخِ  نی  لوفَ  ری  را
پایه‌های آواییبُ  رون  کُن زِ  سَر  بادُ  خی  رِسَ  ری  را
نشانه‌های هجاییU- –U- –U- –U- –
وزنفَعولُنفَعولُنفَعولُنفَعولُن
اختیارات زبانی
اختیارات زبانی
علوم ۳ بیسترس سعید جعفری
سعید جعفری

پی دی اف درس پنجم علوم و فنون ادبی دوازدهم

ویدئوی درس پنجم علوم و فنون ادبی دوازدهم بخش۱(آپارات)
ویدئوی درس پنجم علوم و فنون ادبی دوازدهم بخش۲ (آپارات)

ویدئوی درس پنجم علوم و فنون ادبی دوازدهم بخش۱(یوتیوپ)

اختیار زبانی

ویدئوی درس پنجم علوم و فنون ادبی دوازدهم بخش۲ (یوتیوپ)

اختیار زبانی

پایه آوایی یا وزن واژه

پایه آوایی
پایه آوایی و وزن شناسی